اثر تنش خشکی بر خصوصیات مرفولوژیک و فیزیولوژیک چمن بومی علف گندمی بیابانی (Agropyron desertorum)و چمانواش بلند (arundinaceae Schreb. Festuca)
خشکی و مسئله کمبود آب، چالش مهم پیش روی چمن به عنوان یکی از اجزای اصلی فضای سبز بوده و استفاده از گونه های مقاوم به خشکی راهکاری اساسی جهت حفظ منابع آبی می باشد. در این پژوهش اثر تنش خشکی بر چمن های علف گندمی بیابانی و چمانواش بلند به صورت فاکتوریل-اسپلیت پلات در زمان و در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار بررسی شد. پس از استقرار کامل چمن ها، تنش خشکی به صورت قطع کامل آبیاری در نیمی از گلدان های مربوط به هر دو گونه اعمال گردید و نیم دیگر گلدان ها آبیاری کامل شدند. بر اساس نتایج به دست آمده، تا 10 روز پس از تنش خشکی، چمانواش بلند، کیفیت رنگ بالاتر (4/8) و درصد خشکیدگی کم تری را نسبت به علف گندمی نشان داد اما پس از این مدت درصد خشکیدگی چمانواش با سرعت بیش تری افزایش یافت به طوری که در انتهای آزمایش درصد خشکیدگی بیش تر (94 درصد) و کیفیت رنگ کم تر (8/1) نسبت به علف گندمی داشت. نتایج نشان داد، تحت تنش خشکی اختلاف معنی داری بین دو گونه در محتوای نسبی آب برگ مشاهده نشد. در علف گندمی مقدار پرولین گیاهان تحت تنش تا روز دهم با گیاهان شاهد تقریبا برابر بود اما با طولانی تر شدن دوره تنش میزان پرولین به طور معنی داری افزایش یافت. برخلاف علف گندمی که از نظر تغییرات درصد روزنه بسته، شیب نسبتا ملایمی طی دوره تنش داشت این شاخص در چمانواش بلند با شیب بسیار زیادی افزایش یافت و به 52/89 درصد در روز بیستم رسید. هم چنین با اعمال تنش خشکی تراکم روزنه به طور معنی داری افزایش و قطر دهانه روزنه به طور معنی داری کاهش یافت. بر اساس نتایج به دست آمده، در تنش طولانی مدت، علف گندمی بیابانی از مقاومت به خشکی بالاتری نسبت به چمانواش بلند برخوردار بود.
پرولین ، تنش خشکی ، درصد خشکیدگی ، روزنه
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.