چگونگی اعتقاد ذهن به جهان خارج نقدی بر رویکرد تجربه گرایانه استیس
با توجه به اینکه هر ذهنی در درجه اول و به طور مستقیم فقط با دنیای فردی خود روبه روست، ذهن بشر چگونه به این باور رسیده است که جهان خارج مستقل از آگاهی ما وجود دارد؟ والتر ترنس استیس برای پاسخ به این پرسش مراحل رشد منطقی ذهن را با شروع از داده های تجربی بررسی می کند و به این نتیجه می رسد که باور به وجود جهان خارج مستقل از آگاهی اذهان، باید ساختی ذهنی و تعبیری از تمثلات حسی باشد که اذهان مختلف برای رسیدن به دنیایی مشترک و ساده تر، با همکاری یکدیگر دست به ابداع آن زده اند. در این مقاله روشن خواهد شد که وی اولا مواردی از معرفت های مستقیم ذهن را (که جزو نقاط شروع در رشد منطقی ذهن هستند) به وضوح نادیده می گیرد؛ ثانیا در کل مسیر به اصولی که خود تعیین می کند پایبند نیست؛ ثالثا به برخی از روش های استدلالی، مانند استدلال از راه بهترین تبیین، التفات نداشته است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.