ساختار فرد و جهان و نقش آن در نیل به کمال اخلاقی:رواقیان و اسپینزا
نویسنده:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل (ترویجی)
چکیده:
تفکر رواقی، از گذشته تا کنون بر فلسفه غرب تاثیر به سزایی داشته است. تاثیر این تفکر در دوره جدید،یعنی قرون 16 تا 18، بسیار تعیین کننده بوده است. اخلاق در اندیشه ارسطو و ارسطوییان با اصول نظری پیوند نزدیکی دارد؛ اما این اصول مبنای اخلاق نیستند. در تفکر رواقیان، اخلاق قویا بر منطق و فیزیک مبتنی بود. اخلاق در نگاه آنان مهم ترین بخش فلسفه بود و دیگر بخش های فلسفه، مبانی یا مقدمات آن به شمار می آمدند. در اندیشه اسپینزا نیز چنان که از چینش و نام کتاب او آشکار است، متافیزیک بنیاد اخلاق و برای اخلاق است. کاوش در اخلاق رواقی اسپینزایینشان می دهدشرط بنیادین فضیلت یا کمال اخلاقی، دستیابی به شناخت عمیق از انسان و جهان است. انسان بافضیلت، انسانی عقلانی است و به همین دلیل در مقایسه با دیگران توانایی های ذهنی بیشتری دارد. درنتیجه، انسان فضیلت مند بسیار فعال است. از دیگر سو، برخی انفعالات همچون اندوه، ترس، افسردگی، خودباختگی و... بر ضعف و ناتوانی دلالت دارند. انسان بافضیلت دچار این انفعالات نیست؛ پس، فضیلت عین نیرومندی است. این نیرومندی درونی بر نیرومندی بیرونی تاثیر می گذارد. این مقاله می کوشد با تحلیل و بررسی اخلاق از دیدگاه رواقیان و اسپینزا، رابطه اخلاق رواقی را با اخلاق اسپینزا تبیین کند.
کلیدواژگان:
اخلاق رواقی ، اخلاق اسپینزا ، فضیلت اخلاقی ، فعالیت ، انفعال ، نیرومندی
زبان:
فارسی
در صفحه:
63
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p1794635