نقش واسطه ای کنترل عواطف در رابطه بین کارکردهای اجرایی شناختی و خودکارآمدی درد در بیماران دیالیزی
نویسنده:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل (دارای رتبه معتبر)
چکیده:
مقدمه
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش توانایی بیماران در فهم، ابراز و کنترل عواطف در رابطه بین کارکرهای اجرایی شناختی و باور بیمار به توانایی هایش علی رغم درد تحت عنوان خودکارآمدی درد انجام شد.
روش کار
روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود که در آن 115 بیمار تحت درمان با همودیالیز، به شیوه نمونه گیری در دسترس، از سه مرکز درمانی دیالیز استان قم در سال 95-94 انتخاب شدند. این افراد مقیاس های کنترل عواطف، خودکارآمدی درد و کارکردهای اجرایی شناختی را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها
نتایج نشان داد بین خودکارآمدی درد و کارکردهای اجرایی شناختی به عنوان یک متغیر مکنون رابطه همبستگی وجود دارد. اثر کارکردهای اجرایی شناختی بر کنترل عواطف مستقیم و معنی دار است. نمره کل کنترل عواطف با نمره حافظه عددی مستقیم و گنجینه لغات رابطه معنی داری دارد. کنترل عواطف بر خودکارآمدی درد اثر مستقیم و معنی دار دارد. اثر مستقیم و غیرمستقیم کارکردهای اجرایی شناختی بر خودکارآمدی درد مثبت و معنی دار است. خودکارآمدی درد با نمره کل کنترل عواطف رابطه منفی و معنی دار دارد (391/0 = r). متغیر خودکارآمدی درد با زیرمقیاس های خشم و خلق افسرده (از زیر مقیاس های کنترل عواطف) رابطه منفی و معنی داری دارد.
نتیجه گیری
نتایج این مطالعه اهمیت کنترل عواطف به عنوان متغیر واسطه ای میان کارکردهای اجرایی شناختی و خودکارآمدی درد را مورد تایید قرار می دهد. بنابراین بکارگیری برنامه های توان بخشی شناختی و افزایش آگاهی بیماران دیالیزی از عواطف خود می تواند در رشد عواطف مثبت و خودکارآمدی بالاتر در این بیماران موثر واقع شود.کلیدواژگان:
زبان:
فارسی
صفحات:
65 تا 73
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p1905408