اثربخشی درمان تحریک شناختی بر کارکردهای شناختی و کیفیت زندگی مبتلایان به بیماری آلزایمر
آلزایمر، شایع ترین نوع دمانس، یک اختلال دژنراتیو مزمن و پیشرونده عصبی است که بر کارکردهای شناختی، تعاملات اجتماعی و کیفیت زندگی فرد اثر میگذارد. پیش بینی می شود که تا سال 1420، جمعیت سالمندان ایران به حدود 25 درصد برسد. از این رو پروتکل درمان تحریک شناختی با چارچوبی بر پایه حفظ قابلیت های شناختی و در راستای بهبود کیفیت زندگی ارایه شد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان تحریک شناختی بر کارکردهای شناختی و کیفیت زندگی افراد مبتلا به آلزایمر اجرا گردید.
طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. تعداد 24 نفر از مبتلایان به بیماری آلزایمر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (روش مداخله: درمان تحریک شناختی) و گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار سنجش شامل پرسشنامه معاینه مختصر وضعیت روانی، آزمون درجه بندی بالینی زوال عقل، آزمون غربالگری اختلال شناختی و پرسشنامه کیفیت زندگی مبتلایان به آلزایمر بود.
نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل از نظر عملکرد شناختی تفاوت معنی داری وجود دارد که این نشان دهنده ی اثربخشی درمان تحریک شناختی می باشد. همچنین بررسی ها نشان داد که درمان تحریک شناختی هم بطور مستقیم و هم به شکل واسطه ای، موجب افزایش کیفیت زندگی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل می شود (0/001=P).
یافته ها نشان داد که درمان تحریک شناختی به عنوان یک مداخله غیر دارویی موثر می تواند جهت بهبود وضعیت شناختی و کیفیت زندگی مبتلایان به آلزایمر بکار گرفته شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.