نقش ادراک محیطی در فهم و طراحی منظر فرهنگی فضاهای ورودی شهرها، مورد مطالعاتی: ورودی غربی گرگان
امروزه اکثر ورودی شهرها، به جای تجلی ویژگی های هویتی و نمایاندن شناسنامه فرهنگی، به فضایی یکنواخت و کلیشه ای بدل شده اند که از فرط این یکنواختی، چندان هم قابل ادراک نیستند. بنابراین لازم است در کنار ایجاد و ارتقاء مساله هویت در ورودی شهرها، به دنبال ایجاد مقدمات لازم برای درک این هویت نیز بود. به عبارت دیگر، تجلی هویت به شکلی ملموس و قابل درک برای ناظر در کلیه فضاهای شهری به خصوص ورودی شهرها، به عنوان اولین فضای آشنایی افراد با شهر، واجد اهمیت است. هدف از ارائه پژوهش پیش رو، بررسی نقش ادراک و عوامل تاثیرگذار بر آن، در فهم هرچه بیشتر منظر برآمده از هویت خاص یک محل می باشد که به طور ویژه روی ورودی غربی شهر گرگان انجام گرفته است. بدین منظور، این تحقیق کیفی در قالب مطالعه ای کاربردی و با روشی توصیفی- تحلیلی به واکاوی موضوع مذکور می پردازد و در خلال خود به ارائه جدول ماتریسی، جهت بررسی ارتباط مولفه های تاثیرگذار بر ادراک محیطی ورودی شهرها، با گونه های مختلف منظر فرهنگی پرداخته است. شیوه اصلی گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی، مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد توجه به عوامل گوناگونی چون گروه های سنی و جنسی، حرکت یا سکون ناظر، پیاده یا سواره بودن ناظر، شهروند یا مسافر بودن ناظر و غیره در طراحی فضاها، در افزایش درک افراد از فضاهای هویتمند و دارای منظر فرهنگی اثرگذار می باشد. از طرفی به کارگیری عوامل گوناگون انسانی، انسان ساخت و عناصر طبیعی در ایجاد منظر فرهنگی قابل ادراک موثر می افتد. در ساماندهی ورودی شهر گرگان، به عنوان شهری شمالی با اقلیم منحصر به فرد و محیط طبیعی ویژه، توجه خاص به عوامل طبیعی، به عنوان بارزترین عامل ایجاد منظر فرهنگی، مطرح می باشد. درگیر نمودن گروه های مختلف سنی، جنسی و غیره و طراحی متناسب با ویژگی های ادراکی آن ها تحت فعالیت های مختلفی چون ایجاد گلستان، کشاورزی شهری و آگروتوریسم و غیره می تواند دستیابی به منظر فرهنگی قابل ادراک را فراهم نماید.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.