تحلیلی بر روش های شناسایی نقاط حادثه خیز جاده ای و انتخاب روش بهینه
اقدامات اصلاحی و ارتقای ایمنی در راه ها مستمرا موردتقاضا است و اصولا رویکرد جاری در زمینه مدیریت ایمنی زیرساخت های جاده ای، انجام این اقدامات را ضرورتی اجتناب ناپذیر و به گونه ای اجباری می داند. باوجود این ، کماکان هیچ گونه ابزار علمی که در سطح گسترده در زمینه ارزیابی اقدامات ایمنی مورداستفاده قرار گرفته باشد، در دسترس نیست. با اذعان به اینکه ایمنی به صورت مطلق وجود ندارد و همه فعالیت های حمل و نقلی با درصدی از خطرپذیری همراه است، لیکن مدیریت ایمنی راه با تمرکز بر شناسایی و اصلاح نقاط حادثه خیز می تواند اقدامات و طرح های اجرایی را برای ایجاد حداکثر کارایی ارائه و درعین حال ضرورت اقدام هماهنگ را اثبات و درمورد مراحل توسعه و بهبود ایمنی راه بحث کند؛ لذا روش های متنوعی در راستای شناسایی، رتبه بندی و ارائه یک برنامه عملیاتی برای ایمنی راه ها مورداستفاده قرار گرفته و نتایجی نیز در برداشته است.
این پژوهش با استفاده از یک روش مروری و مقایسه ای به بررسی انواع روش های نقاط حادثه خیز پرداخته است.
اکثر روش ها بر اساس فراوانی های گزارش شده برای یک مکان در دوره های زمانی کوتاه مدت (یک تا سه سال) به عنوان دوره تحلیل، منتج به ارائه لیستی از نقاط حادثه خیز و یا تعیین مبنایی برای اولویت بندی آن ها، محاسبات خود را انجام می دهند؛ لیکن باید توجه داشت که میانگین تصادفات گزارش شده در برخی نقاط کم است و ممکن است این فراوانی تحت تاثیر ماهیت تصادفی تصادفات (تحت تاثیر متغیرهای تصادفی) قرار گیرد؛ لذا برای کاهش این تغییرات، استفاده از روش های بایس تجربی (EB) توصیه می گردد.
این پژوهش نشان داد که علاوه بر تعداد و فراوانی تصادفات، باید شدت و دیگر متغیرهای ترافیکی نیز برای شناسایی نقاط حادثه خیز در نظر گرفته شوند. روش بایس تجربی (EB)، یک روش مناسب برای به دست آوردن تخمین صحیح به منظور دستیابی به تصادفات یک مکان مشخص می باشد. همچنین زمان مناسبی که برای دریافت اطلاعات برای بسط مدل پیش بینی تصادفات و شناسایی نقاط حادثه خیز به کار می رود، بین سه تا پنج سال است.