تاثیر کربن آلی، کربنات کلسیم فعال و رس بر فسفر قابل جذب در برخی خاک های آهکی استان کرمان
قابلیت جذب فسفر در خاک توسط واکنش های جذب و رهاسازی کنترل می شود. این واکنش ها تحت تاثیر ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک هستند. برای بررسی اثرات کربنات کلسیم فعال، رس و کربن آلی بر رفتار جذب فسفر در خاک های آهکی استان کرمان از خاک های ردیف های پستی و بلندی نگار-لاله زار و بافت- ارزوئیه نمونه برداری انجام گرفت. هم دماهای جذب فسفر در خاک با استفاده ازروش تعادلی تعیین و ارتباط فسفر جذب شده با غلظت تعادلی فسفر به وسیله معادلات لانگمویر، فروندلیچ و ون های مطالعه شد. نتایج نشان داد معادله لانگمویر با بیشترین ضرایب تبیین (0/978) و کمترین خطای استاندارد تخمین (0/027) بهترین برازش را بر داده های جذب فسفر نشان داد. حداکثر جذب فسفر (qmax) و حداکثر ظرفیت بافری فسفر با افزایش میزان کربنات کلسیم فعال افزایش پیدا کردند به طوری که با افزایش کربنات کلسیم فعال از 7/68 درصد به 18/25درصد، qmax از 655 به 1025 (میلی گرم بر کیلوگرم) و حداکثر ظرفیت بافری فسفر از 114 به 243 لیتر بر کیلوگرم افزایش یافت. در حالیکه با افزایش کربن آلی در خاک های مورد مطالعه از 74/1درصد به 7/8 درصد، qmax از 701 به 535 میلی گرم بر کیلوگرم و حداکثر ظرفیت بافری فسفر از 90 به 44 لیتر بر کیلوگرم کاهش پیدا کرد. نیاز استاندارد فسفر محاسبه شده در غلظت تعادلی 0/3 میلی گرم فسفر در لیتر با استفاده از معادله ون های با مقدار رس (**0/80=r) و کربنات کلسیم فعال (**0/77=r)همبستگی مثبت و با کربن آلی (*0/63-=r) و فسفر قابل استفاده خاک (*0/61-=r)همبستگی منفی و معنی دار نشان داد. حداکثر ظرفیت بافری و نیاز استاندارد فسفر مربوط به خاک های مناطق ارزوئیه و نگار با بیشترین درصد کربنات کلسیم فعال و رس بود، در حالیکه در خاک های مناطق لاله زار و بافت به علت دارا بودن کربن آلی بیشتر و کربنات کلسیم فعال کمتر، کمترین نیاز استاندارد فسفر به دست آمد. به طور کلی، جذب فسفر در خاک های مورد مطالعه تحت تاثیر مقدار رس، کربنات کلسیم فعال و کربن آلی است.