اقتصاد شناختی؛ رویکردی نوین برای تحول آموزش اقتصاد در ایران

پیام:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل (دارای رتبه معتبر)
چکیده:

هدف اصلی مقاله حاضر، ارزیابی بنیادی وضعیت آموزش اقتصاد در ایران با رویکرد اقتصاد شناختی با بهره گیری از روش پژوهش کتابخانه ای - استنادی است. ابتدا مسائل اساسی مبتلا به آموزش اقتصاد کشور با تاکید بر وارد نشدن به بسیاری از عرصه ها و حوزه های کاربردی، نبود دستاوردهای علمی - فنی بومی قابل توجه در اقتصاد، عدم تحول و پیشرفت اساسی در آموزش اقتصاد طی چند دهه گذشته، تلاش اندک در فعالیت های میان رشته ای اقتصاد و عدم توفیق در حل مسائل و مشکلات اقتصادی و نیز دستیابی به اهداف اقتصادی، تشریح و تبیین شده اند. دلایل و علل مسائل مذکور، کیفیت آموزش، استعداد دانشجویان و دانش آموختگان و محرک های برانگیزاننده (ناشی از ارزش ها، مسائل و آرمان های کشور) همراه با نوع رویکرد (یعنی رویکرد اقتصاد متعارف در مقابل رویکرد اقتصاد شناختی) مورد بازشناسی و واکاوی قرار گرفت و این نتیجه اساسی حاصل شد که علت بنیادی اغلب مسائل و ناکارامدی ها، ناشی از کاربست رویکرد نامناسب و دور از واقعیت در عرصه های آموزش و پژوهش اقتصاد بوده است. از این رو، برای تحول اساسی در آموزش اقتصاد، به کارگیری اقتصاد شناختی به عنوان رویکردی نوین و واقع نگر پیشنهاد شد چرا که در اقتصاد شناختی، ضمن پذیرش تفاوت در قابلیت های عاملان اقتصادی، عقلانیت تصمیم گیران به عنوان یک مقوله نسبی و قابل تعالی بخشی در نظرگرفته می شود همچنین برای «اطلاعات، دانش، مهارت و تخصص» در تصمیمات و رفتار افراد، نقش ویژه ای قائل می شوند و توسعه، ارزیابی، کاربرد و انتقال «اطلاعات، دانش، مهارت و تخصص» را به شدت متاثر از دیگر ویژگی ها یعنی مهارت های فراشناختی و شایستگی های ارتباطی - عاطفی می دانند. در واقع، تمرکز بر چنین ملاحظات و ویژگی هایی همراه با آثار مسئله کمیابی بر نحوه تفکر و تصمیم گیری افراد، قابلیت های ویژه ای برای رویکرد شناختی فراهم می کند که به طور شگفت انگیزی کیفیت درک مسائل و میزان اثربخشی برنامه ها و سیاست ها را بهبود می بخشد.

زبان:
فارسی
صفحات:
73 تا 86
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p2041761