مقایسه دیدگاه های ابوریحان بیرونی و کلیفورد گیرتز در مردم شناسی دین
مطالعه ی دین از منظر انسان شناسی از مهم ترین چشم اندازهایی به شمار می آید که در عصر کنونی با اقبال فراوانی روبه رو شده است. دین همواره به مثابه ی یکی از ارکان زندگی انسان، از منظرها و دیدگاه های گوناگونی مورد ارزیابی، تجزبه و تحلیل قرار گرفته است. در این میان، اندیمشندان زیادی در حوزه های مختلف مانند:الهیات، فلسفه، جامعه شناسی و انسان شناسی به ابعاد دین از منظرهای گوناگون پرداخته اند. از طرفی اندیشه های بزرگان انسان شناسی هم چون: ابن خلدون و ابوریحان بیرونی، و از دیگر سو اندیشه کسانی مانند کلیفورد گیرتز (مهم ترین انسان شناس عصر حاضر) در شکل گیری و بسط و توسعه انسان شناسی دین نقش آفریده اند. مقاله حاضر به دنبال این است تا اندیشه های دین شناسانه ی ابوریحان بیرونی و کلیفورد گیرتز را با محوریت قرار دادن رویکردشان نسبت به دین مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد. در این مسیر ضمن پرداختن به این موضوع، به مسائلی نظیر تعریف دین، خاستگاه دین، نقش یا رویکرد دین از دیدگاه این دو اندیشمند پرداخته می شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.