بررسی همبستگی عامل های محیطی و جوامع پلانکتونی در تالاب فوق شور لیپار (شمال دریای عمان)
آب های فوق شور دارای خصوصیات ویژه ای هستند که آن ها را به مدل مناسبی برای مطالعات اکولوژیک مبدل کرده است. تالاب لیپار یک پهنه آبی فوق شور واقع در جنوب شرقی ایران (شمال دریای عمان) است که مطالعات اندکی روی آن صورت گرفته و بنابراین اطلاعات مربوط به ویژگی های زیستی و غیر زیستی آن بسیار محدود است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییر های زمانی ساختار اجتماعات پلانکتونی تالاب فوق شور لیپار و تاثیر عامل های محیطی بر این تغییر ها به انجام رسیده است.
نمونه برداری های آب در سال 1396 و در سه فصل مانسون جنوب غربی، پس مانسون و پیش مانسون صورت پذیرفت. نمونه برداری آب بصورت سطحی و با استفاده از بطری های پلی اتیلنی جمع آوری شدند. به منظور تراکم سنجی پلانکتونی 5 نمونه آب جمع آوری شد و نمونه های پلانکتونی موجود پس از تثبیت توسط محلول لوگول و با استفاده از میکروسکوپ نوری شمارش شدند. به منظور تعیین غلظت مواد مغذی نیز نمونه های 250 میلی لیتری آب صاف شده و غلظت فسفات، سیلیکات و نیترات آن ها با استفاده از روش اسپکتروفوتومتری اندازه گیری شدند. اندازه گیری ویژگی های فیزیکوشیمیایی آب نیز در محل و با استفاده از سنجنده های قابل حمل صورت پذیرفت.
اجتماعات پلانکتونی مشاهده شده در دوره مطالعه شامل Fabrea salina Henneguy, 1890 از رده Heterotrichea، Dunaliella salina (Dunal) Teodoresco, 1905 از رده Chlorophyceae، Pseudo-nitzschia sp. از رده Bacillariophyceae و .Spirulina sp از رده Cyanophyceae بود. الگوی تغییر های تراکم کل پلانکتون ها با حضور دو نقطه اوج تراکم در شهریورماه و آبان ماه مشخص شد و تفاوت در تراکم D. salina و .Spirulina sp بعنوان عامل های اصلی تغییر های زمانی ساختار اجتماعات پلانکتونی شناخته شد. اثر 5 عامل شوری، غلظت اکسیژن، نیتریت، سیلیکات و فسفات محلول در آب بر تعیین ساختار اجتماعات پلانکتونی منطقه معنی دار بود.
نتایج مطالعه حاضر بیانگر سطح به نسبت پایین مواد غذایی، تنوع زیستی کم و همچنین نوسانات شرایط محیطی است. نرخ بالای تبخیر آب، محدودیت در ورودی آب شیرین و همچنین ورودی آب توسط جزرومد آب دریا و در نتیجه محدودیت مواد غذایی در دسترس می تواند از عامل های اصلی نقصان تولید های اولیه و تنوع زیستی پایین در این منطقه باشد. با توجه به افزایش فشار انسانی در اثر استحصال نمک از این تالاب، پایش هیدروبیولوژیک برای حفاظت بلندمدت از این تالاب ضروری بنظر می رسد.