بررسی عوامل جامعه شناختی مرتبط با عدم ازدواج مجدد زنان فاقد همسر (مطالعه موردی: زنان تحت حمایت در شهر سنندج)
هدف از این پژوهش بررسی موانع ازدواج مجدد در میان زنان است. با بهره گیری از نظریه های اقتصادی ازدواج، طرد اجتماعی، تغییر نقش ها و ارزش های فرهنگی، فرضیات تحقیق تدوین گردید. روش تحقیق توصیفی و گردآوری داده ها به روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه انجام شد. جامعه ی آماری کلیه ی زنان فاقد همسر (مطلقه و همسر فوت شده) تحت پوشش کمیته ی امداد در رده ی سنی 18 تا 55 سال شهر سنندج بود، حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 377 نفر تعیین گردید و نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام گرفت. نتایج آزمون فرضیات نشان می دهد که بین متغیرهای طرد اجتماعی و باور به کلیشه های فرهنگی با عدم ازدواج مجدد رابطه ی معنی دار و مستقیم وجود دارد، همچنین بین متغیرهای نگرش مدرن به ازدواج مجدد و اتکاء به خود با موانع ازدواج مجدد رابطه ی معنی دار و معکوس وجود دارد. می توان گفت تغییرات فرهنگی و رشد ارزش های فردگرایانه، در کنار استقلال مالی و اتکاء به خود در میان زنان نه تنها گرایش به ازدواج مجدد را کاهش نداده بلکه می توانند عوامل تسریع کننده ی ازدواج مجدد در میان زنان باشند.