طاهر احمد مکی ومکانته فی الادب العربی المقارن
ادبیات تطبیقی، مطالعه ادبیات فراسوی مرزهای کشوری خاص و مطالعه روابط میان ادبیات از یک سو و سایر قلمروهای دانش و معرفت مانند هنرها، فلسفه، تاریخ، علوم اجتماعی، علوم، دین و جز این ها ازسوی دیگر است. به طور کلی ادبیات تطبیقی مقایسه ادبیاتی با یک یا چند ادبیات دیگر و مقایسه ادبیات با سایر قلمروهای بیان انسان است. تاسیس اصول ادبیات تطبیقی در کشورهای عربی با محمد غنیمی هلال صورت گرفت. آنچه در این میان مهم است، مطرح شدن اندیشه ادبیات تطبیقی اسلامی ازسوی نویسندگانی، چون اقبال لاهوری، طه ندا، مجیب مصری و بعد طاهر احمد مکی است؛ نظریه ای که رهیافتی نوین در عرصه ادبیات و نقد محسوب می شود و ملت های اسلامی را ازراه بررسی مناسبات آثار ادبی آنان، به یکدیگر نزدیک تر می سازد. طاهر احمد مکی که به مثابه بزرگ ترین نظریه پرداز در این زمینه شناخته شده است، نقش قابل ملاحظه ای در معرفی آن ازراه آثار و دیدگاه های ارزشمند خود داشته است. وی همچنین باب نوینی را درزمینه مطالعات ادبیات تطبیقی پایه گذاری کرد و پژوهش در حوزه ادبیات تطبیقی را تنها براساس مکتب فرانسه مقبول ندانسته و به دیگر مکاتب ادبیات تطبیقی، ازجمله مکتب آمریکایی، نیز پرداخته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی درپی معرفی طاهر احمد مکی با معرفی آثار و دیدگاه وی درباره ادبیات تطبیقی به طور کلی و ادبیات تطبیقی اسلامی به طور خاص است.
-
بررسی کارکرد تکنیک تغییر بیان در ترجمه پنج جزء پایانی قرآن کریم (موردپژوهی ترجمه های محمدعلی کوشا و نعمت الله صالحی نجف آبادی)
، صدیقه زودرنج*
نشریه پژوهش های زبانشناختی در زبان های خارجی، بهار 1403 -
واکاوی روش گرته برداری در ترجمه ی قرآن کریم براساس الگوی وینه و داربلنه (موردپژوهی؛ ترجمه ی روشنگر کریم زمانی)
، صدیقه زودرنج*
نشریه مطالعات ادب اسلامی، پاییز و زمستان 1402