گفتمان جغرافیای سیاسی: جنگ و خودزندگی نامه های زنان عراقی
این مقاله بر رابطه ی بین ادبیات و فضا مبتنی است و با مرکزیت بخشی به رابطه ی زنان و جنگ، برهم کنش بین فضا/جغرافیا و ادبیات خودزندگی نامه نویسی زنان عراقی را می کاود. رویکرد نظری محوری که در این نوشتار از آن بهره گرفته می شود رویکردی ژئوپلتیکی/سیاست جغرافیایی است با عنوان نقد جغرافیایی که برنارد وستفال واضع آن است. با این حال تفاسیر رابرت تالی از نقد جغرافیایی، و نیز ایده های دوران ساز آنری لوفور در تولید فضا به عنوان پشتیبان های نظری برای پژوهش حاضر به شمار می روند. افزون بر این، بینش های فیلسوفانی مانند ژیل دلوز نظریه پردازان فضای جنسیتی از جمله دورین ماسی نیز بهره گرفته شده است تا مبنای نظری جامع تری فراهم آید. هیفا زنگنه و دنیا میخائیل دو خودزندگی نامه نویسی هستند که این پژوهش بر آن است تا به شیوه ای تطبیقی نشان دهد جنگ چه تاثیرات سیاسی، جامعه شناختی و روان شناختی ای بر رویکرد ادبی شان داشته است. بدین منظور بر رویای بغدادنوشته ی زنگنه و خاطره ی موجی دورافتاده از دریا نوشته ی میخائیل تمرکز می شود.زنگنه و میخائیل تصویری از زندگی شان زیر فشار شکنجه، در وضعیت جنگی، و در تبعید ارائه می کنند. این مقاله به لحاظ زمانی حوادث سال 1980 تا اولین سال های هجوم امریکا به عراق در سال 2003 را پوشش می دهد. خاطره نویسان جنگ اطلاعات شان را به شکل نقشه پردازی هایی غیر متعارف سامان می دهند که با تبیین و توضیح فضا و زمان ها پیش می روند. پس از معرفی کوتاه نویسندگان و آثارشان، به بررسی نظریه های ژئوپلتیکی/سیاست جغرافیایی مرتبط با موضوع مقاله پرداخته می شود. سپس با اتکا بر مفاهیم اصلی رویکرد نقد جغرافیایی فضازمان مندی، تخطی، و ارجاع و نیز برخی مفاهیم فضایی دیگر تلاش می شود تا به واکاوی و مقایسه ی تطبیقی خودزندگی نامه های مورد اشاره پرداخته شود. در انتها نیز تحلیل نهایی در بستر نظری گسترده تر تولید فضا گنجانده می شود. این طور استدلال می شود که خودزندگی نامه نقش موثری در روایت های تاریخی از جنگ عراق ایفا می کند. زنان خودزندگی نامه نویس جنگ اگرچه بی تردید تحت تاثیر روایت های شخصی هستند اما دریچه هایی را به سوی جنگ می گشایند که فقط شاهدان عینی می توانند ارائه کنند. در نتیجه می توان استدلال کرد که خودزندگی نامه نویسی زنان از جنگ اگر چه بیشتر و پیشتر به عنوان آرشیو تاریخی در نظر گرفته می شد اما باید اذعان کرد به عنوان نوع مجزایی از آثار ادبی کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.