دولت های فرومانده و امنیت بین الملل: مطالعه موردی عراق
از جمله مسایلی که در بحث امنیت بینالملل در چند دهه اخیر مطرح گردیده است مسایل دولتهای فرومانده میباشد. این دولتها دارای آثار و پیامدهای متفاوتی بر حوزههای گوناگون روابط بینالملل میباشند. دولت عراق ازجمله کشورهای فرومانده ای است که در سالهای اخیر نیز در روابط بینالملل موردتوجه قرار گرفته است. در این پژوهش در پی آنیم که به بررسی تاثیر دولت عراق بهعنوان یک دولت فرومانده بر امنیت بینالملل بپردازیم. سوال اصلی پژوهش ما بر این امر استوار است که دولت فرومانده عراق چه تاثیری بر امنیت بینالملل خواهد داشت؟ در فرضیه به بررسی مسایل مختلف که ناشی از دولت فرومانده عراق است و امنیت بینالملل را تحت تاثیر قرار میدهد و نشان میدهیم که عدم توانایی دولت در حل مشکلات زمینهساز ناامنی در این کشور و درنتیجه جهان بوده است. بر اساس نظریه مکتب کپنهاک، ضعف و درماندگی دولت عراق زمینه را برای شکلگیری سه نوع تهدید اجتماعی، اقتصادی_ تجاری و فیزیکی برای فضای بینالملل فراهم ساخت. این کشور بهعنوان مصداق کشور فرومانده، فاقد بسیاری از معیارهای امنیت انسانی و اثربخشی است و متعاقب آن نیز حاکمیت قانون، کنترل فساد و آزادی مردم معنای خود را برای شهروندان در عراق از دست داده است. تهدیدهای همچون بیکاری، وضعیت نامناسب اقتصادی، فقر، نبود نظام آموزشی پایدار، مهاجرت، بیماریهای عفونی، قاچاق و آوارگی... از مهمترین مولفه ها و تهدیدهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی میباشند که دولتهای فرومانده ای نظیر عراق نیز میتواند از عاملان اصلی شکلگیری چنین تهدیدهایی در نظام بینالملل محسوب شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.