اصلاح چرخه حیات ساختمان ها از طریق بازشناسی معیارهای استفاده دوباره از ساختمان های موجود
ساختمان ها سهم بسیار مهمی از مصرف منابع و ذخایر موجود بروی کره زمین را به خود اختصاص داده اند. نظر به اهمیت توسعه پایدار از طریق حفظ منابع و اراضی برای نسل های آینده و جلوگیری از گسترش بی رویه شهرها، امروزه ایده استفاده مجدد انطباقی1 از ساختمان های موجود به صورت بسیار جدی در سطح جهانی مطرح است. استفاده مجدد انطباقی به معنای استفاده دوباره از یک ساختمان موجود، از طریق اختصاص دادن یک کاربری منطبق بر ویژگی های آن ساختمان است. استفاده مجدد انطباقی از ساختمان های موجود، از طریق استفاده حداکثری از ظرفیت ها و قابلیت های بنا، سبب حفظ مصالح، عدم استفاده غیر ضروری از منابع و نیز جلوگیری از گسترش بی رویه شهرها در اثر ساخت و سازهای جدید و حفظ اراضی و منابع برای نسل های آینده می شود. به این ترتیب، به جای تخریب می توان از طریق استفاده دوباره از ساختمان هایی که هنوز از تمام ظرفیت های سازه ای و کالبدی آن ها استفاده نشده، چرخه حیات بناها را توسعه بخشید. اما باید توجه داشت که پیاده سازی موثر این رویکرد نیازمند تبین معیارها و روش های مناسب در بررسی قابلیت بنا برای استفاده دوباره می باشد. در مقاله حاضر روش ها و معیارهای مختلف در فرآیند استفاده دوباره از ساختمان های موجود، شناسایی و در دو حوزه دسته بندی شده اند. حوزه اول اختصاص دارد به معیارهای مختلف برای تصمیم گیری در مورد اینکه چه ساختمان هایی مناسب استفاده دوباره هستند و حوزه دوم در ارتباط با معیارها و روش های تعیین کاربری مجدد متناسب با ویژگی ها و قابلیت های ساختمان است. روش کار بدین ترتیب است که با بررسی ادبیات موضوع، ابتدا روش ها و معیارهای مختلف در فرآیند استفاده دوباره، شناسایی و سپس با تحلیل یافته ها، معیارهای نهایی ارایه و در قالب دو حوزه یاد شده، دسته بندی گردیدند . با شناخت چنین معیارهایی، می توان چرخه حیات ساختمان ها را توسعه بخشید. به این ترتیب براساس یافته های مراحل قبلی، چرخه اصلاحی حیات ساختمان ها براساس استفاده مجدد انطباقی ارایه شده است. *این مقاله برگرفته از رساله دکتری محمدپورابراهیمی با عنوان " پیاده سازی مدل پتانسیل استفاده مجدد انطباقی(ARP) در نیروگاه های سوخت فسیلی و اجرای آن در نیروگاه حرارتی بعثت تهران" ، به راهنمایی جناب دکتر سید رحمان اقبالی و جناب دکتر حسن غفوری فرد و با مشاوره جناب دکتر محسن حامدی و جناب دکتر حسن ذوالفقار زاده در دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره)، می باشد.