ملاحظاتی چند در دانش کتیبه نگاری و ضرورت کاربرد اصول و قواعد خوشنویسی در تحلیل کتیبه ها
رویکردهای کتیبه شناسی موجود؛ اغلب وجوه مختلف ادبی و ملاحظات محتوایی متن، اهمیت تاریخی و توجه به وقایع گذشته در بطن کتیبه ها را مد نظر دارد و این امر منجر به گونه شناسی و طبقه بندی کتیبه ها از حیث مضامین وقفی، فرمانی، یادمانی و احداثی و در نوع دیگر شناخت مواد و مصالح شده است. در این میان جنبه های هنری کتیبه ها از منظر خوشنویسی که دارای ارزش بالایی می باشد، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بخش مهمی از این نقیصه به فقدان مبانی و روش های نقد کتیبه ها بر اساس ملاحظات خوشنویسی و اصول و قواعد آن باز می گردد. با آنکه این اصول و قواعد؛ منبع و معیاری مهم برای درک زیبایی، شناخت و تحلیل آثار خوشنویسی است اما این سنجه بیشتر در قالب های غیرکتیبه نگاری و از جمله قطعه نویسی، چلیپا، کتابت و کتاب آرایی به کار گرفته شده و در خصوص کتیبه نگاری مورد غفلت قرار گرفته است. هدف این پژوهش ارایه مبانی نظری و تحلیلی در خصوص چگونگی بهره مندی از اصول و قواعد خوشنویسی در کتیبه شناسی از منظر هنر خوشنویسی است این امر با روش تحلیلی و توصیفی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اطلاعات میدانی از کتیبه ها انجام گرفته است. در پی یافتن سوال و مساله اصلی پژوهش مبنی بر چگونگی تحلیل کتیبه ها از منظر اصول و قواعد خوشنویسی؛ و با عطف به رساله های خوشنویسی و پژوهش های مرتبط، یافته های پژوهش بیانگر آن است که استفاده از اصول و قواعد مندرج در رساله های خوشنویسی، بنا به ملاحظات خاص کتیبه نگاری و مقتضیات معماری با جرح و تعدیل لازم و با توجه به میزان انطباق برخی از آنها در کتیبه نگاری امکان پذیر خواهد بود. اصل نسبت، ترکیب و کرسی در روند تحلیلی کتیبه ها دارای ارزش مهم تری است و اصول صفا و شان، قاعده مشق نظری و عملی در درجه بعدی قرار می گیرد. نحوه شناخت سبک و شیوه به عنوان مولفه ای اساسی در تحلیل کتیبه نگاری نیز با توجه به کیفیت و کمیت کتیبه ها دارای اهمیت است. طبیعی است که مبانی ارایه شده در جنب سایر روش ها و گونه شناسی مطالعات کتیبه نگاری، می تواند به درک روشمندتری از ارزش های کتیبه نگاری منجر شود و چشم انداز تازه تری را برای ارزیابی و تحلیل وجوه زیباشناختی کتیبه ها فراهم سازد.