تراواقع گرایی: شیوه ای در روایت داستان (جهان، ملعبه بشر: خوانش رمان گهواره گربه اثر کرت وانه گت از منظر تراواقع گرایی)
نویسندگان با توجه به نیاز های جهان جدید، در شیوه داستان پردازی واقع گرایی تغییراتی داده اند. برخی آثار ادبی پس از جنگ، با دوری از واقعیت و عالم واقع، بر پوچی زندگی امروزی صحه می گذارند. رودی راکر، مبدع تراواقع گرایی، در مانیفست خود اذعان داشت که در جنبش مذکور، خصیصه های فانتزی و علمی تخیلی، مبتنی بر مولفه های دنیای واقع، با هم ممزوج شده اند. اختراعات عجیب علمی، موجودات فضایی و ماورایی، جهان های موازی و حوادث غیرعادی ازجمله مواردی هستند که در این گونه آثار یافت می شوند. علاوه بر این، نقد اجتماعی، به واسطه طنز و به سخره گرفتن حماقت ها و نابخردی های بشر، از دیگر ویژگی های پراهمیت تراواقع گرایی است. فراداستان شیوه ای روایی در داستان های پست مدرن است و در آثار تراواقع گرایانه نیز یافت می شود. در این گونه روایت ها، نویسنده به مصنوع بودن داستان خود اصرار دارد. رمان گهواره گربهاثر کرت وانه گت مشحون از مولفه های جنبش تراواقع گرایی است. این رمان ماجرایی پایان دنیایی را به تصویر می کشد. کرت وانه گت از ویژگی های علمی تخیلی، فانتزی، و طنز و کنایه به مثابه ابزاری برای بیان سرکوب اقدامات ضدانسانی استفاده کرده است. پژوهش حاضر با بهره گیری از تراواقع گرایی، به بررسی رمان گهواره گربه می پردازد و بر این مهم تاکید می کند که نویسنده تراواقع گرا از یک طرف ویژگی های روایت واقع گرایانه را نمایش می دهد و از طرف دیگر، با به کارگیری ویژگی های روایت علمی تخیلی، فانتزی و پایان دنیایی، فضایی را ایجاد می کند که از مرز واقعیت دور می شود. این عوامل در روایت، موجب به وجود آمدن حالت خاص تعلیق در مرز واقعیت و غیرواقعیت می شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.