بازتخصیص خاموش آب در حوضه زاینده رود
تحولات اقتصادی و اجتماعی، تنوع و افزایش نیازهای آب را به همراه داشته است. محدودیت منابع آب تجدیدپذیر حوضه های آبریز ممکن است در بسیاری از موارد عامل محدودکننده رشد نیازهای آب نبوده و استمرار افزایش مصارف و به تبع آن جابه جایی حقوق آب و بازتخصیص را به دنبال داشته باشد. بازتخصیص به طور کلی ظرفیتی برای مدیریت تقاضای آب برای مواجهه با کم آبی است؛ اما سازوکار آن می تواند متنوع باشد. وضعیت حکمرانی و حقوق آب مناطق مختلف تعیین می کند بازتخصیص چقدر بر مبنای عدالت و پایداری و یا زور و قدرت صورت گرفته است. در این مقاله با بررسی اسنادی و مصاحبه های میدانی، تجربه بازتخصیص در حوضه زاینده رود مورد بررسی قرار گرفت. در حوضه زاینده رود سه سازوکار برای بازتخصیص شامل بازتخصیص از حقابه های قدیمی به مصارف مورد نظر دولت، بازتخصیص از پایین دست به بالادست و بازتخصیص از بهره برداران قدیمی آب زیرزمینی به صاحبان چاه های جدید مشاهده می شود. فقدان شفافیت و عدم مشارکت حقابه داران در تصمیم گیری های بازتخصیص موجب گردید جلب رضایت و جبران خسارتی صورت نگیرد که در این مقاله از عنوان بازتخصیص خاموش برای توصیف آن استفاده شده است. طی یک دهه اخیر حوضه زاینده رود شاهد واکنش هایی نسبت به تبعات بازتخصیص خاموش بوده است. واکنش های دولت نشان از سردرگمی و تعلل در تصمیم گیری و ناتوانی از اجرا دارد و واکنش جامعه نیز با وجود پیشرفت های قابل توجه در ارتقا آگاهی و گردش اطلاعات، سازماندهی و مکانیزم نمایندگان، به دلیل مطالبه صرف آب و عدم پیگیری فرصت های توسعه کم آب بر، موجب پیچیدگی بیشتر مدیریت مسایل این حوضه شده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.