زن ستیزی در ادبیات زن محور: بررسی تطبیقی رمانهای غرور و تعصب اثر جین آستین و چراغها را من خاموش میکنم اثر زویا پیرزاد
در رمانهای جین آستین بیشتر شخصیت های اصلی زن هستند اما زنان نسبت به مردان فعالیت اجتماعی و تحصیلات کمتری دارند و مهمترین دغدغه آنان ازدواج است. باگذشت نزدیک به دو قرن،گرایش های مشابهی را می توان در نمونه هایی از ادبیات معاصر ایران مشاهده کرد. در رمان چراغ ها را من خاموش می کنم، زویا پیرزاد شخصیت زنی را خلق می کند که در مقابل دیگر زنان موضع گیری های خصم آمیز دارد اما تحت تاثیر یک شخصیت مرد است و مرد با وجود حضور کم رنگ، نقشی کلیدی در رمان ایفا می کند. این پژوهش با بررسی نظریات منتقدان فمینیست در مورد پدر سالاری و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی دو رمان چراغ ها را من خاموش می کنم و غرور و تعصب را با هم مقایسه می کند و به این نتیجه می رسد که شباهت های بسیاری بین این دو رمان وجود دارد. این شباهت ها عبارتند از احساس منفی شخصیت های زن نسبت به یکدیگر، نگاه رمانتیک به ازدواج به مثابه راهی برای رستگاری و برتری شخصیت های مرد نسبت به شخصیت های زن. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در جوامع مرد سالار نویسنده های زن می توانند تحت تاثیر گفتمان غالب جامعه مانند مردها فکر کنند و مانند مردها بنویسند. با وجود این که در رمان های بررسی شده نگاه هر دو نویسنده واپس گرا ست، به نظر نمی رسد که زویا پیرزاد که در ابتدای قرن بیست و یکم و دویست سال پس از جین آستین می نویسد گامی به پیش بر داشته باشد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.