واکاوی مبانی فقهی دیه در همزمانی نقصان تکلم و قطع بخشی از زبان (نقدی بر مواد 611 و 613 قانون مجازات اسلامی)

پیام:
نوع مقاله:
مقاله پژوهشی/اصیل (دارای رتبه معتبر)
چکیده:

تکلم ، یکی از منافع زبان است. در برخی موارد، جنایت بر جرم زبان ، با نقصان در تکلم همراه می شود. قانونگذار از طرفی در ماده 611 و 613 قانون مدنی، مبنا در تعیین میزان دیه در همزمانی نقصان تکلم و قطع زبان را - به پیروی از قول مشهور - حروف غیر قابل ادا نسبت به کل حروف دانسته است و در ماده اخیر ، سخن از تعدد جانی به میان آورده است. از طرفی هم در ماده 545 و 546 قانون مدنی در مسئله جنایت بر منفعت و محل آن ، دیه بیشتر را ملاک قرار داده است. فقها در این زمینه اختلاف دارند و افزون بر نظریه مشهور ، شمار اندکی از فقها، مجموع دو دیه تکلم و زبان را ثابت می دانند و گروهی هم قایل به ثبوت بیشترین مقدار دیه از تکلم و زبان هستند. همچنین ، برخی این احتمال را داده اند که ملاک در تعیین دیه ، مقدار مقطوع باشد. کلام مشهور فقها و سایرین ، در این زمینه مطلق است و در فتاوا تفکیکی میان حالتی که جانی واحد یا متعدد باشد ، صورت نگرفته است. جستار حاضر ، با ارزیابی فتاوا و مستندات آنها به این نوآوری دست یافته که روایات محل بحث از ضعف سندی و یا قصور دلالی در همزمانی نقصان تکلم و قطع زبان برخوردارند و اجماعی که ادعا شده ، با موانع کبروی و صغروی مواجه است. از این رو ، در نهایت ، جهت تعیین میزان دیه در همزمانی جنایت موجب نقصان تکلم و قطع بخشی از زبان ، نظر به ثبوت بیشترین مقدار (از دیه تکلم و زبان) از باب عمل به ادله دیه هر یک از زوال تکلم و قطع زبان ، مورد پذیرش واقع شد و ملاک در حروف ، کل حروف زبانی که مجنی علیه به آن تکلم می کند ، دانسته شد.

زبان:
فارسی
صفحات:
7 تا 34
لینک کوتاه:
https://www.magiran.com/p2183122 
مقالات دیگری از این نویسنده (گان)