نیروهای اهریمنی در شاهنامه و تظاهرات آنها
مابعدالطبیعه در شاهنامه، در یکی از چشماندازها، به شکل جدال نیروهای خیر (ایزدی) و نیروهای شر (اهریمنی) پدیدار شده است. از همین روست که در اغلب داستانهای شاهنامه رد پای یکی از این نیروها به شکلی آشکار دیده میشود. نیروهای اهریمنی، که موضوع بحث حاضر است، در شاهنامه عبارتند از: اهریمن، ابلیس، دیو، جادو (جادوگر) و اژدها. اغلب این پدیدهها با اتکا به نیروی مافوق بشری بضرورت میتوانند تغیر شکل داده و خود را به شکلی دیگر و عموما دلخواه (ازقبیل زن فریبا) دربیاورند و به فریب دادن و بیراه کردن شخصیتهای قصه بپردازند. همه این پدیدهها با همه قوت و قدرتی که دارند، سرانجام بردست پهلوانی، که بیبهره از نیروهای ایزدی و خیر نیست، از بین میروند و جهان، تا تظاهر بعدی این نیروها، در صلحی نسبی بسرمیبرد. نکته قابل توجه این است که هرچه از آغاز شاهنامه بسمت بخشهای تاریخی (پایان شاهنامه) پیش میرویم، تغییری نسبتا مهم در نوع نیروهای اهریمنی بوجود میآید؛ مثلا در بخش تاریخی، برخلاف بخشهای اساطیری و پهلوانی، خبری از دیو و اهریمن و ابلیس نیست و اژدها، و بعضا جادوگر، نماینده کامل نیروهای اهریمنی شده است.