لایه نگاری فضای کربلا در شعر برمبنای نقد جغرافیایی وستفالمطالعه موردی: محتشم کاشانی، موسوی گرمارودی، جورج شکور
فضای کربلا از دیرباز تا امروز بسیار متکثر و پویا بوده و به همین دلیل تصاویر ذهنی نویسندگان نیز از این فضا متکثر و پویاست. نقد جغرافیایی از رویکردهای جدید میان رشته ای است که به فضا به عنوان یکی از دستاوردهای مهم دوران پست مدرن توجه خاصی دارد. این نقد تعامل میان سوژه و فضا را درنظر می گیرد و از فضای جغرافیایی به فضای تخیلی در ادبیات گذر می کند. هدف اصلی این پژوهش مطالعه تاثیر رسوب گذاری فضا بر خوانش مخاطب از اشعار شاعران مورد مطالعه است. این رسوب گذاری فضا نیز بر اثر انباشتگی زمانی رخ می دهد و موجب می شود لایه های مختلف متنی در فضا و جغرافیا شکل بگیرد. بر این اساس، پژوهشگران با توجه به اصل فضا زمانمندی نقد جغرافیایی وستفال، به دنبال کشف لایه های فضا زمانی شکل دهنده فضای کربلا در این اشعار هستند. نتیجه حاکی از آن است که این لایه ها قابلیت معرفی فضا و هویت بخشی به شاعر را داشته و آن ها با ایجاد دیالکتیک بین خود و دیگری، هویت خود را آشکار و هویت دیگری را افشا می کنند. همچنین با توجه به اصل چندکانونگی وستفال که به نگاه های متفاوت ازجمله نگاه درون زاد، برون زاد و دگرزاد توجه دارد، در بررسی فضای کربلا نگاه شاعر مسیحی به عنوان نگاه برون زاد درمقابل نگاه شاعر مسلمان (نگاه درون زاد) درنظر گرفته شده است و تلاش می شود تا هم گرایی میان این سه شاعر مشخص شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.