نقد شالوده شکنانه رمان شازده احتجاب اثر هوشنگ گلشیری بر اساس نظریه ژاک دریدا
در داستان های هوشنگ گلشیری به دلیل رویکرد متفاوت، به مرگ و زندگی نکات قابل بحث بسیاری می توان یافت. این مقاله به بررسی داستان «شازده احتجاب» هوشنگ گلشیری از دیدگاه نقد شالوده شکنانه پرداخته است. نقد شالوده شکنی بر اساس نظریه دریدا شکل گرفت. ابتدا در فلسفه و بعد در نقد ادبی به کار رفت. پایه نقد شالوده شکنی بر یافتن تقابل های دوتایی و بحث بر سر آن ها برای یافتن موارد تناقض و در نهایت رد پیش فرض های پذیرفته شده است. نتیجه این جستجوها تردید در باورهای پذیرفته ای شده ای است که پیشاپیش بدیهی دانسته می شود. از نظر دریدا، معنای ثابت و قطعی برای کشف کردن متن وجود ندارد. آنچه در متن وجود دارد، یک بازی رو به گسترش از معانی است که واند ثابت و قطعی شود. تقابل در رمان «شازده احتجاب»، بر پایه تضاد بین مرگ / زندگی است. شازده با هرچه در ارتباط است به مرگ منتهی می شود و فخرالنساء با مطالعه و تلاش برای خودشناسی به دنبال زندگی است، در نهایت و بر اساس نظریه شالوده شکنی دریدا، دو قطب مرگ/ زندگی می تواند در کنار یکدیگر معنا پیدا کنند و هیچ کدام بر دیگری برتری ندارند.
پرداخت حق اشتراک به معنای پذیرش "شرایط خدمات" پایگاه مگیران از سوی شماست.
اگر عضو مگیران هستید:
اگر مقاله ای از شما در مگیران نمایه شده، برای استفاده از اعتبار اهدایی سامانه نویسندگان با ایمیل منتشرشده ثبت نام کنید. ثبت نام
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.