بنیان های محافظه کارانه در راهبرد سیاست خارجی دونالد ترامپ
دونالد ترامپ بحث های زیادی را درباره معنای واقعی محافظه کاری، به خصوص در حوزه سیاست خارجی آمریکا برانگیخته است. به موازات آن، اندیشمندان محافظه کار سیاست خارجی نیز، در خصوص معقول بودن رویکرد بین المللی ترامپ عقاید مختلفی دارند. این عقاید لزوما متناسب با دسته بندی طیف های محافظه کار در آمریکا نیستند. بر همین اساس و برای روشن شدن این مساله، مقاله حاضر به این پرسش پرداخته است که «بازتاب مکتب محافظه کاری بر سیاست خارجی دونالد ترامپ، اساسا ناظر به چه سیاست ها و اقداماتی بوده است و خطوط اقدام و اصول بنیادین آن بر چه پایه هایی استوار است». در مقام فرضیه و پاسخ، اشاره می شود که سیاست خارجی ترامپ، الگویی جدید از محافظه کاری را در پرتو تجمیع دو طیف «محافظه کاری ملی گرایانه» و «محافظه کاری واقع گرایانه» ارایه و نمایندگی می کند که از لحاظ فلسفی، روانشناسانی و سیاسی «محافظه کار» است؛ یعنی به دنبال آن است که چیزی واقع گرایانه (برتری نظامی و پایگاه تولیدی) و آرمان گرایانه (حق حاکمیت و استثناگرایی) را حفظ و تقویت کند و همزمان، بر راهبرد «اول آمریکا»، نفی مسئولیت های بین المللی، کاستن از تعهدات نظامی در قبال متحدین و کاربست یک جانبه گرایی پایبند بماند. در اینجا ابعاد این موضوع به روش کیفی - تحلیلی مورد واکاوی و تجزیه تحلیل قرار گرفته است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.