بررسی انتقادی نظریه وحدت انگاری دوساحتی صدرایی با تکیه بر مفاد آیات و روایات
بحث وحدتانگاری یا دوانگاری نفس و بدن مورد توجه اندیشمندان بوده و هست. صدرالمتالهین با اینکه برای نفس به دو ساحت قایل است، ولی بر وحدت نفس و بدن تاکید میورزد؛ البته نه به این معنا که دو جوهر مستقل با یکدیگر متحد شوند، بلکه نفس انسانی، موجود دارای مراتبی است که به لحاظ مرتبه نازلهاش، بدن و به لحاظ مراتب عالیهاش نفس است. برایناساس نظریه ایشان را میتوان نظریه وحدتانگاری دوساحتی نامید. این در حالی است که مفاد آیات و روایات را نمیتوان آنگونه که موردنظر صدرا است با دیدگاه وی سازگار دانست؛ زیرا آیات دال بر آفرینش انسان از مبدیی مادی و به صورت تدریجی هرچند در نظر ابتدایی با نظریه وی سازگار است، ولی اثبات دلالت آن بر این معنا مشکل است. در مقابل آیات و روایات فراوانی وجود دارد که بر دوگانگی نفس و بدن صراحت دارند.