درآمدی بر نظریه «اشراف» در علوم انسانی اسلامی
به باور پژوهشگران اسلامی، علوم انسانی موجود تحت تاثیر تکانه های وارداتی غرب قرار گرفته و ازنظر مبنا و محتوا، خدشه ها و رعشه هایی بر پیکر آن پدیدار شده است. این مهم، ضرورت حرکت ازسوی علوم انسانی موجود را به سوی علوم انسانی مطلوب می طلبد که تنها در سایه اجتهاد علمی و تولید نظریات نو دست یافتنی است. نظریه اشراف می تواند گامی موثر در این راستا قلمداد شود که ازجمله کارکردهای آن ارتقای سلامت دینی علوم انسانی و تدوین علوم مشرف پیوستی است. براساس ویژگی این نظریه منابع، مبانی و روش های آن با تکیه بر آموزه های وحیانی بنا نهاده شده است. چراکه در تدوین علوم مادر مطلوب (کلام، اخلاق و فقه مطلوب) بر بازپژوهی آموزه های قرآنی و روایی و نقش بنیادین عقل و کاربست بایسته از این منابع سترگ پای فشرده است. این نظریه که به زعامت و نظارت علوم مادر بینشی، ارزشی و حکمی بر گزاره های مبنایی و معرفتی علوم انسانی تعریف می شود، بر پایه روایت نبوی (العلم ثلاثه) بنیان شده است. البته شواهد و قراین میدانی و عقلی نیز این مضمون روایی را تایید می کند. از حیث روشی نیز، سازوکارهای این نظریه یعنی (عرضه و تطبیق استنطاق و تولید اجتهادی) از آموزه های اهل بیت (علیهم السلام) الگوگیری شده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.