رمانتی سیسم، رئالیسم و سمبولیسم در شعر منوچهر آتشی
خیزش مشروطه خواهی در ایران، حاصل تحول جهان بینی در سایه ی برخورد با فرهنگ و ادب مغرب زمین بوده است. در دوران پسامشروطه، رشد روزنامه نگاری و ترجمه ی آثار اروپایی، گستره های نوینی را برابر ادیبان گشود. استقبال مجلات از ترجمه که در دوره ی پهلوی اول و دوم، شور فزاینده ای گرفته بود، سیر مدرنیته را شتاب بخشید. مکاتب ادبی غرب، زاییده ی دوران روشنگری و تحول هستی شناسی آن سامان بوده، اما آشنایی ایرانیان با دگرگونی های نوین نه از پشتوانه های فلسفی و زمینه های اجتماعی آن بهره مند بود و نه ترتیب و توالی زمانی آن دیار را با خود داشت؛ لذا با آن انسجام و تمامیت در شعر معاصر ما تجلی نیافته است. مجموعه اشعار نیما که تلفیقی از نگرش های گوناگون است، شاهدی بر این ادعاست. منوچهر آتشی، شاعر نسل دوم نیمایی، در سه حوزه از شعر، ترجمه و نقد ادبی فعالیت داشت. پژوهش حاضر با شیوه ی توصیفی- تحلیلی در پی آن است که این آمیختگی را در شعر آتشی بررسی کند. یافته های پژوهش بیان کننده ی آن است که در شعر وی از همان آغاز تلفیقی از مکاتب ادبی دیده می شود؛ بدین معنا که برخی شاخصه های رمانتی سیسم را در شعر غنایی، عناصر اقلیمی (بومی و شهری) را در شعر ریالیستی و گرایش هایی از سمبولیسم اجتماعی را نیز در سروده های اعتراضی خود، بازتاب داده است. با این حال، از دوره ی دوم شعر وی، بسامد مضامین رمانتیکی در نگره هایش فزونی می یابد.
رمانتی سیسم ، رئالیسم ، سمبولیسم ، شعر معاصر ، منوچهر آتشی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.