همگرایی دو گفتمان فقهی و عرفانی در مثنوی های حدیقهالحقیقه، منطق الطیر و مثنوی معنوی
گفتمان عرفانی و خرده گفتمان های آن مانند شعر عرفانی در بستر دین و از بطن جریان زهدی نشات گرفت که در واکنش به شرایط اجتماعی سیاسی روزگار اموی و دوره نخست عباسی در عراق و شام پدیدار گشته بود. در جستار حاضر با روش تحلیلی- توصیفی و رویکرد تحلیل گفتمان، فرایند همگرایی دو گفتمان فقهی و عرفانی را با مطالعه موردی چند مفهوم و اصطلاح فقهی و عرفانی در مثنوی های حدیقهالحقیقه، منطق الطیر و مثنوی معنوی بررسی و خاطرنشان کردیم هرچه دامنه گفتمان شعر عرفانی گسترش می یابد و از مرحله تکوین به مرحله تکامل و اعتلای آن نزدیک می شویم، به نوعی هم پوشانی و تکامل گفتمانی می انجامد و همگرایی گفتمانی آشکارتر و به قولی هنری تر می شود. اوج این مهم را که به گونه ای تبدل و جایگزینی منتهی می شود، در مثنوی مولوی شاهدیم که هم فقیه نامدار حنفی و هم عارفی شوریده بود.
-
اباحت سماع به روایت ابن قیسرانی و غزالی
*، زهرا نمازی
مجله ادبیات عرفانی، تابستان 1402 -
بررسی ساخت روایی تاریخ جهانگشای جوینی با کاربست نظریه جهان متن
زینب طلایی*،
فصلنامه متن پژوهی ادبی، زمستان 1402