استقراء، رقص سایه ها
فلسفه روشنی بخش و مسرت بخش است. روشنی بخش است زیرا نکات و مفاهیم ناآشنا را از تاریکخانه اذهان بیرون کشیده و به صحنه می آورد. ولی هنوز زوایای پنهانی هست که باید روشن شود. این وجه فلسفه مسرت بخش است. در فلسفه مفاهیمی هست که نقطه پایانی بر آن نیست. برای نزدیک شدن به نقطه پایانی، فلسفه شعبه شعبه شد و از این رهگذر فلسفه ی علم پدید آمد. بر فلسفه علم هم همین ماجرا رفت و فلسفه ی آمار در وجود آمد. آمار به عنوان یک علم استقرایی ریشه در مفهوم فلسفی استقراء دارد. استقراء از جمله مسایل فلسفی پر از منازعه است. ذات استقراء چنان نیست که به توان آن را ترک کرد و نه چنان است که دیگرفلسفه به آن نپردازد.
در این مقاله ضمن مروری بر مراحل شکل گیری استقراء و ذکر تاریخ مختصری از آن و ذکر برخی فراز و فرودهای آن، به مهمترین اشکال استقراء که همان »مساله استقراء« است می پردازیم
استقراء ، مساله استقراء ، علم ، قیاس
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.