رابطه روان رنجوری و دلبستگی ناایمن با بی خوابی: نقش میانجی کمال گرایی و تنظیم شناختی هیجان
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای کمال گرایی و راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین دلبستگی ناایمن و روان رنجوری با بی خوابی بود. نمونه پژوهش شامل 381 دانشجوی زن و مرد دانشگاه علوم پزشکی لرستان بود که از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های سنجش شدت بی خوابی، فرم کوتاه پرسشنامه 5 عاملی نیو، کمال گرایی چندبعدی فراست، سبک دلبستگی بزرگسالان و تنظیم شناختی هیجان پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش الگوسازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل علی از برازش مطلوبی برخوردار بود. بر اساس یافته های این پژوهش روان رنجوری هم به صورت مستقیم و هم با میانجی گری راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان با بی خوابی ارتباط داشت. همچنین، دلبستگی ناایمن اثر مستقیم معناداری بر بی خوابی داشت، ولی اثر غیرمستقیم این متغیر بر بی خوابی از طریق راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان معنادار نبود. علاوه بر این، روان رنجوری و کمال گرایی هر دو از طریق اثر زنجیره ای دو واسطه کمال گرایی و راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان با بی خوابی رابطه داشتند. این پژوهش نشان داد که عوامل بین فردی، شخصیتی و هیجانی/شناختی در تبیین بی خوابی نقش مهمی دارند، بنابراین، در برنامه های پیشگیری و درمانی باید به این عوامل توجه شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.