اثر آللوپاتی عصاره Amygdalus scoparia (بادام کوهی)، Daphne mezerum (دافنه مزرون) و Ebenus stellata (آبنوس) بر جوانه زنی بذور گونه های مهم زیرآشکوب در شرایط آزمایشگاهی (مطالعه موردی: رویشگاه چنار ناز یزد)
ترکیبات آللوپاتیک در تنوع زیستی و توانایی تولید اکوسیستم ها نقش مهمی بر عهده دارند. مدیریت و کنترل گونه های سمی و آللوپات از اولویت های برنامه های احیاء اکوسیستم هاست. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر آللوپاتی گونه های Amygdalus scoparia، Daphne mezerum و Ebenus stellata بر روی درصد جوانه زنی بذر گونه های زیرآشکوب در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. برای این منظور، پس از جمع آوری و خشک کردن برگ گونه های Amygdalus scoparia، Daphne mezerum و stellata Ebenus که از مراتع چنارناز استان یزد جمع آوری شده بود، عصاره آن ها در آزمایشگاه گرفته شد. عصاره گیری به روش وزنی- حجمی (نسبت 1 به 3) انجام شد. غلظت 1% عصاره حاصل از گونه های فوق به طور جداگانه، به مدت 45 روز روی بذور گونه های زیر آشکوب ریخته شد. برای مقایسه اثر بذور گونه ها نسبت به عصاره موجود، از آزمون تجزیه واریانس دو طرفه و آزمون دانکن استفاده شد. نتایج نشان داد که عصاره آبی سه گونه چوبی و تیمار شاهد، اثر بازدارندگی متفاوتی بر جوانه زنی و رشد بذر های گونه های زیرآشکوب داشتند. به طور کلی، گونه های زیر آشکوب تحت شرایط تیمار شاهد، بیشترین جوانه زنی را داشتند. بنابراین، می توان گفت به دلیل اینکه یکی از دلایل شکست پروژه های احیا، اثرات دگرآسیبی گونه های چوبی غالب بر رشد بذور می باشد، می توان با بررسی اثر آللوپاتی گونه های غالب بر گونه های زیرآشکوب، گونه مناسب برای احیای مناطق نیمه خشک یزد را ارایه کرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.