حضور عناصر چهارگانه و زبان نمادین در سعادت نامه استرآبادی و ساقی نامه ترشیزی
نوشتار حاضر کوششی در جهت یافتن برخی از نمادها در دیوان سعادت نامه استرآبادی و ساقی نامه ترشیزی است. نمادها در حقیقت مبین اشکال و مفاهیمی هستند که ما نمی شناسیم و از آن جا که نمادها بیانگر حالات روانی خاصی از انسان ها هستند، می توان با تاویل و تفسیر آن ها در اشعار، به ویژگی های خاص روانی و جهان بینی شاعران دست یافت. ساقی نامه ظهوری ترشیزی و سعادت نامه نظام الدین استرآبادی از جمله آثاری هستند که تحقیقات کافی در مورد آن ها صورت نگرفته و بسیاری از زوایای ارزشمند آن ها پنهان مانده است؛ بنابراین با استخراج نمادها در این دو اثر، می توان کمک شایانی به تفسیر ابیات کرد. این مقاله با هدف بررسی تطبیقی برخی نمادها در سعادت نامه نظام الدین استرآبادی و ساقی نامه ظهوری ترشیزی مورد ارزیابی قرار گرفته است و بر آن است که به سوال های مطرح شده پاسخ دهد. پس از استخراج این نمادها در هر دو دیوان، این نتیجه به دست آمد که نظام الدین استرآبادی شناخت عمیق و دقیقی از نمادها داشته و انگاره های کهن الگویی را با استفاده از عنصرخیال در سعادت نامه خود به طور ویژه ای به کار برده است. این در حالی است که ترشیزی، از موقعیت های کهن الگویی در اثرش بهره نبرده است. این پژوهش به شیوه نظری و به روش کتابخانه ای و از نوع تحلیل محتوا است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.