دیپلماسی زیست محیطی زیربنای تعاملات منطقه ای خلیج فارس در سیاست خارجی گام دوم انقلاب
در شرایط کنونی، مخاطرات زیستمحیطی بهعنوان یک دستور کار ملی و فراملی مطرح میشود؛ امری که ضرورت پیشبرد دیپلماسی زیستمحیطی را بیش از هر زمانی دیگری گوشزد میکند. شاخصههای محیطزیستی کشور در گام اول انقلاب اسلامی وضعیت مطلوبی ندارد و همین امر در راستای توجه به منویات مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم قرار میگیرد که ابراز میدارند «جمهوری اسلامی، متحجر و در برابر پدیدهها و موقعیتهای نو به نو، فاقد احساس و ادراک نیست». یکی از ملزومات تمدن نوین اسلامی، تفاهم حداکثری میان مسلمانان است. فعالسازی دیپلماسی وحدت اسلامی باید در چهارچوب دیپلماسی عمومی کشور مورد توجه واقع شود؛ ازاینرو، امنیت زیستمحیطی برپایه ادراک مشترک تهدیدات آن در منطقه خلیج فارس بهعنوان یکی از کانونیترین مناطق جهان اسلام و درنظر داشتن ناکارآمدی پیمانهای دستهجمعی امنیتی و همچنین سوءظن به ایران در ترتیبات امنیت سخت متاثر از رویکرد تجدیدنظرطلبی ایران بعد از انقلاب میتواند بهعنوان دستور کار دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، در راستای تقویت همکاریهای منطقهای با محوریت مسایل زیستمحیطی قرار گیرد. در چهل سال اول انقلاب، در کنار دیپلماسی رسمی، دیپلماسی عمومی بهعنوان یکی از ابزارهای قدرت نرم مورد توجه قرار گرفت و در چهل سال دوم، نقش آن پررنگتر از گذشته و ابعاد آن، قابلیت تعمیم به مسایل دیگری بهویژه در حوزه تعاملات زیستمحیطی در محیط منطقهای یافت. با توجه به این واقعیت که اساسا بهکارگیری مدیریت زیستمحیطی در خلیج فارس در چهارچوب پیمان همکاری جمعی زیستمحیطی ممکن است و تلاش جداگانه کشورها چندان کارساز نخواهد بود، با استفاده از ظرفیتهای دیپلماسی زیستمحیطی با نقشآفرینی سیستمهای دانشگاهی و با درنظر داشتن الزامات دوازدهگانه میتوان زمینه دستیابی کشورها به همگرایی درخصوص حلوفصل معضلات زیستمحیطی و انتقال تمرکز کشورها از امنیت سخت نظامی هویتی به امنیت زیستمحیطی را فراهم کرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.