ژئومورفولوژیست ها و کم توجهی به فلسفه علم درژئومورفولوژی
ژیومورفولوژیستها، خواسته یا ناخواسته، عملا با مسایل فلسفی و روششناسی سروکار دارند؛ اما ممکن است همیشه، بهشکلی صریح و روشن، به آنها نپردازند. اگرچه شماری از نویسندگان در مقالات و کتابها به مسایل فلسفی و روششناسی پرداختهاند، تا زمانی که بهصورت فراگیر در ژیومورفولوژی مطرح نشود، اهمیت و همچنین مشکلات آن مشخص نخواهد نشد. همانطورکه ژیومورفولوژی در ابتدا بر اساس کارهای میدانی که مبنای فلسفه طبیعی بود شکل گرفت و یک بار دیگر ژیومورفولوژیست ها باید به دیدگاه های فلسفی، اهمیت بیشتری بدهند.، بار دیگر باید به دیدگاههای فلسفی اهمیت بیشتری دهد. فقط با نگاه عمیقتر به نگرشها و دیدگاهها درباره طبیعت، چشماندازها، و لندفرمهاست که روششناسی و فلسفه علم ژیومورفولوژی توسعه مییابد. بدون آگاهی از هستی و معرفتشناسی ژیومورفولوژی، این علم بیمعنی خواهد بود. اگرچه از دیدگاههای فلسفی مانند تجربهگرایی در تجزیهوتحلیل لندفرمها استفاده شده است، به کثرتگرایی در ژیومورفولوژی باید توجه بیشتری شود. در این مقاله، با استفاده از منابع معتبر متعدد، اهمیت توجه به فلسفه علم ژیومورفولوژی به روش تحلیلی نقد و بررسی شده است. چون یکی از چالشهای آینده علم ژیومورفولوژی پرداختن بیشتر به استدلالهای فلسفی و اندیشمندانه است، ارتباط متقابل بین فلاسفه علم و ژیومورفولوژیستها میتواند آغاز این راه باشد.
تبیین علمی ، ژئومورفولوژی ، لندفرم ها ، هستی ، معرفت شناسی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.