معناشناسی واژه «قرا» و بسامد کاربرد معادل های معنایی آن در ترجمه های فولادوند و الهی قمشه ای از قرآن مجید با رویکرد شناختی
چندمعنایی از دیرباز در میان مترجمان و مفسران جایگاه ویژه ای داشته است. در میان زبان شناسان نیز بررسی روابط معنایی از جمله چندمعنایی حایز اهمیت است. درک قرآن مستلزم درک اجزاء مختلف آن است. اگر روابط معنایی مفاهیم قرآنی نادیده گرفته شود فهم قرآن ناقص خواهد بود چراکه چنین فهمی خطی و جزء نگراست. اما فهم روابط معنایی قرآن در شبکه های شعاعی و مرتبط با پدیده ها و مفاهیم قرآنی به خواننده قرآن یک فهم کلان نگر و فرآیندی می دهد. هدف پژوهش حاضر، بررسی شبکه شعاعی واژه «قرا» در تمام سوره های قرآن بر پایه معنی شناسی شناختی است. در این مقاله، بر پایه رویکرد شناختی به بررسی شبکه شعاعی واژه «قرا» پرداخته شد و میزان بسامد کاربرد معانی شعاعی و معنی سرنمون واژه مذکور در دو ترجمه فولادوند و الهی قمشه ای مورد بررسی قرار گرفت. برای به دست آوردن معانی سرنمون ابتدا معانی مختلف در سه فرهنگ ابجدی الفبایی عربی فارسی ترجمه کامل المنجد الابجدی، قاموس قرآن و ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی و ادبی قرآن استخراج گردید. سپس از میان مجموع معانی بیان شده معنی سرنمون با استفاده از معیارهای تایلر و ایوانز (2003) شامل تصدیق معنی، تفوق در شبکه معنایی، استفاده در ساخت های ترکیبی و پیش بینی دستوری مشخص گردیده و در مرحله بعد نحوه انشعاب معانی شعاعی از معانی سرنمون حاصل گردید. تجزیه و تحلیل ها نشان داد که ابزارهایی مانند بسط استعاری و طرحواره تصویری در بسط معنی سرنمون واژه «قرا»، نقش اصلی را ایفا می کنند و در این میان، بسط استعاری بیشترین نقش را در گسترش معنی سرنمون ایفا می کند. علاوه براین، مشخص گردید که در ترجمه های مذکور تنوع معادل یابی برای واژه «قرا» براساس معنی سرنمون و معانی شعاعی بسیار محدود است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.