دستوری شدگی «هشتن» در متون ادب فارسی
در متون ادب فارسی، «هشتن» و ماده مضارع آن، «هل »، با معانی واژگانی و نیز کارکرد دستوری برای بیان وجه به کار رفته است. از سوی دیگر، ماده ماضی این فعل به صورت «هلید» نیز به کار رفته که ساختی قیاسی است. در این مقاله، ریشه فعل در دوره باستان، هسته معنایی و سایر معانی آن در سه دوره زبان فارسی بررسی و روند تحول معنایی و تبدیل آن به صورت دستوری برای بازنمایی وجه توصیف شده است. ریشه «هشتن» در زبان اوستایی harz به معنی «رها کردن» است و در فارسی میانه و متون ادب فارسی به تدریج، علاوه بر معنی «رهاکردن»، در معانی «گذاشتن»، «واگذارکردن»، «گماردن» و جز آن آمده است. افزون بر این، در فارسی میانه، این صورت زبانی طی روند دستوری شدگی به ابزاری برای بیان مفهوم وجهی اجازه بدل شده و چنین کارکردی در متون ادب فارسی تداوم یافته است. در متون ادب فارسی، «گذاشتن» نیز مفهوم وجهی اجازه را بازنمایی کرده است. به تدریج، کاربرد «گذاشتن» برای دلالت بر این مفهوم غلبه پیدا کرده و «هشتن» منسوخ شده است.
دستوری شدگی ، ریشه فعل ، وجه ، وجه تجویزی ، هشتن ، هلیدن
-
متمم های ریشه dā در زبان اوستایی و فارسی باستان
سحر وحدتی حسینیان، *، ژاله آموزگار، آمنه ظاهری عبدوند
نشریه زبان شناسی و گویش های ایرانی، بهار و تابستان 1403 -
نقش های معنایی حالت برایی در زبان اوستایی
سحر وحدتی حسینیان، *، ژاله آموزگار یگانه، آمنه ظاهری عبدوند
نشریه زبان و زبان شناسی، بهار و تابستان 1402