تبیین نقش نظام آموزشی در آثارعلی شریعتی از منظر تئوری انتقادی: یک بازبینی تطبیقی
هدف تحقیق حاضر تبیین نقش نظام تربیتی در آثار نویسنده و انقلابی مشهور ایرانی علی شریعتی از منظر تیوری انتقادی است . روش تحقیق حاضر ، تطبیقی کیفی با رویکرد قیاسی و روش جمع آوری وتحلیل داده ها به ترتیب اسنادی و تحلیل محتوی جهت دار بود. به منظور گردآوری داده ها علاوه بر کتب وسخنرانی های شریعتی (منابع اولیه) ، از کتب ومقالات موجود در کتابخانه ها وپایگاه های اطلاع رسانی ایرانی وبین المللی (منابع ثانویه) سود جسته شد. یافته های تحقیق نشان داد که افکار شریعتی در خصوص نقش ابزاری نظام آموزشی تا حد زیادی متاثر از دیدگاه های طرفداران نظریه انتقادی بوده است . همچنین بین آراء شریعتی با اندیشمندان تربیت انتقادی در خصوص تاکید بر نقش منفی نظام آموزشی در تشدید بی عدالتی ونابرابری اجتماعی و ترویج فرهنگ سکوت شباهت وجود دارد. علاوه بر این یافته های تحقیق نشانگر تفاوت هایی نیز بود. توجه شریعتی به تربیت شرقی وتربیت اسلامی به عنوان بدیل تربیت غربی ، بی اعتنایی طرفداران تربیت انتقادی به نقش رهایی بخش مذهب ، و تاکید اندک شریعتی بر نقش نژاد و جنسیت درتحلیل عملکرد نظام آموزشی را می توان مهمترین تفاوت های بین شریعتی با طرفداران نظریه انتقادی دانست. آخرین نکته اینکه اگرچه متاثر از نظریه تربیت انتقادی نظام های آموزشی در کشورهای غربی تا حد نسبتا مطلوبی توانستند فضای نقادی ، پرسشگری ، و گفت وگوی فعال را در مدارس خود حاکم سازند ، ولی تحقق خواسته شریعتی مبنی بر تغییر نظام سیاسی منجر به تغییر بنیادی در نظام آموزشی ایران نشد و مسایلی همچون ساختار متمرکز گرا ، برنامه درسی تجویزی ، رابطه غیر فعال معلم - شاگرد و فقدان فضای نقادی وپرسشگری هنوز پابرجاست.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.