ارتباط بین اوقات فراغت، خستگی و مشکلات روانی در افراد با مولتیپل اسکلروزیس
اینکه یکی از جنبه های حیاتی زندگی بیماران مولتیپل اسکلروزیس انجام فعالیت هایی در اوقات فراغت است و یکی از حوزه های کاری کاردرمانگران، ارزیابی و انجام مداخلات درمانی در زمینه اوقات فراغت برای بیماران با اختلالات نورولوژیک، مانند بیماران ام اس است؛ اما پیش از ارایه هرگونه کمک یا مداخله ای در زمینه افزایش توان این بیماران در گذراندن اوقات فراغت، ضروری است تا مفهوم این حوزه به گونه علمی و نظام دار شناسایی، ارزیابی و عوامل موثر برافزایش یا کاهش آن مطالعه شود. بسیاری از علایم این بیماری مانند خستگی و مشکلات روانی می تواند اوقات فراغت را تحت تاثیر قرار دهد. هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین اجزای اوقات فراغت (شامل: فعالیت های دشوار، اجتماعی، بیرون از خانه، هنری فرهنگی و معنوی مذهبی) با خستگی و مشکلات روانی (استرس، اضطراب و افسردگی) در بیماران ام اس است.
این مطالعه از نوع مقطعی است. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران ام اس موجود در شهر همدان می شود. گروه موردمطالعه از بیماران ام اس که به مراکز امام خمینی و مباشر کاشانی و انجمن بیماران ام اس در زمستان 1397 و بهار 1398 مراجعه می کردند، انتخاب شدند. 99 نفر (70 نفر زن 29 نفر مرد با میانگین سنی 32/28 و انحراف معیار 8/26) به صورت نمونه گیری دردسترس با توجه به ملاک های پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه اوقات فراغت بیماران ام اس، مقیاس شدت خستگی، مقیاس خستگی آنالوگ بینایی و مقیاس افسردگی اضطراب استرس استفاده شد. در ابتدا رضایت نامه کتبی از بیماران اخذ شد. سپس پرسش نامه های مذکور توسط شرکت کنندگان در پژوهش تکمیل شد. داده ها به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 16 تجریه و تحلیل شد. به دلیل رتبه ای بودن داده ها، به منظور بررسی ارتباط بین یک متغیر وابسته (اوقات فراغت) با دو متغیرمستقل (خستگی و مشکلات روانی) از آزمون اسپیرمن برای بررسی میزان همبستگی استفاده شد.
تحلیل داده ها نشان داد که بین اوقات فراغت و هر دو تست سنجش خستگی مقیاس خستگی آنالوگ بینایی (0/003=P) و مقیاس شدت خستگی (0/001=P) ارتباط معنادار وجود دارد. خستگی با تمامی فاکتورهای اوقات فراغت ضریب همبستگی بالایی را نشان داد (0/001=r=-0/350 ، P). یعنی خستگی بر فعالیت های دشوار، اجتماعی، معنوی مذهبی، جسمانی خارج از خانه و فرهنگی هنری اثر گذار است و در مجموع می تواند مقدار تمامی جنبه های اوقات فراغت را کمتر کند. مشکلات روانی نیز با مقیاس اضطراب افسردگی استرس سنجیده شد که کل پرسش نامه با فعالیت های معنوی مذهبی(0/263-=r)، جسمانی خارج از خانه (0/213-=r) و فرهنگی هنری (0/205-=r) ارتباط معنادار داشت و در زیرمقیاس های آن اضطراب صرفا با فعالیت های اجتماعی (0/259-=r) و استرس با فعالیت های معنوی مذهبی (0/212-=r) و افسردگی به جز با فعالیت های دشوار با بقیه فعالیت های اوقات فراغت همبستگی قابل قبولی را نشان داد(P≤0/005).
بر اساس یافته های مطالعه می توان نتیجه گرفت بین اوقات فراغت با خستگی و مشکلات روانی بیماران ام اس ارتباط وجود دارد. درواقع استرس فقط بر جنبه فعالیت های اجتماعی اوقات فراغت تاثیرگذار بود. همین طور اضطراب نیز صرفا بر همین جنبه فعالیت های اجتماعی، تاثیرگذار است. درواقع استرس و اضطراب مانع انجام مناسب فعالیت های اجتماعی در این افراد می شود. به نظر می رسد که اگر بیماران ام اس علایمی همچون خستگی و مشکلات روانی داشته باشند بر میزان انجام فعالیت های آن ها در اوقات فراغتشان تاثیر می گذارد و می تواند مقدار آن را کاهش دهد.