شرح دلوز از رابطه امر واقعی و واقعیت برمبنای فعل های تخیل در نقد اول و سوم کانت
هدف مقاله حاضر روشن کردن رابطه امر واقعی و واقعیت در شرح دلوز بر مبنای فعل های تخیل از نقد اول و سوم کانت است. این رابطه، از رهگذر فعل های تخیل یعنی سنتز و شاکله در نقد اول و نیز تکوین در نقد سوم قابل توضیح است. مطابق خوانش دلوز، مولفه محوری در نقد اول کمیت اشتدادی، ریتم و شاکله است. او به جای کمیت امتدادی متوجه رابطه بین تغییرات بی نهایت کوچک کمیت های اشتدادی در خود ماده ادراک است. دلوز به واقعیت یعنی احساس بر مبنای کمیت اشتدادی زیر کمیت امتدادی و به ریتم در ادراک استتیکی به عنوان مبنای سنتز تکیه می کند. شاکله، قاعده ای است زمانی برای تولید مصداق مفهومی در تجربه. دلوز براین اساس، شکل گیری ایده یعنی امر واقعی را توضیح می دهد.تشریح امر والا، به هم ریختن سنتز بازتولید و از دست رفتن معیار اندازه گیری، تنظیم هماهنگی آشوب بر اساس ریتم، حد تخیل و نیز تکوین ایده عدم تناهی در قوه فوق محسوس به تعبیری همان شدت محض است که پویایی های مکانی-زمانی، شدت و روابط دیفرانسیل هستنده را رقم می زند و بنیاد فعل وی را تعین می بخشد. دلوز با تاکید بر فعل دیگری از تخیل، یعنی تکوین ایده عدم تناهی یا امرواقعی در موقعیت های حدی، قادر می شود وجه معرفت شناختی تخیل را به هستی شناختی تغییر دهد.
امر واقعی ، تخیل ، واقعیت ، شاکله سازی ، کمیت اشتدادی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.