جایگاه عرفان در ادبیات منظوم دفاع مقدس
پژوهش حاضر پیرامون جایگاه عرفان در ادبیات منظوم دفاع مقدس انجام گرفته است. هدف اصلی پژوهش، پاسخ دادن به این پرسش است که، در ادبیات منظوم دفاع مقدس از اصطلاحات و تعالیم عرفانی استفاده شده است یا خیر؛ در صورت استفاده، نحوه استعمال شاعران از اصطلاحات عارفانه چگونه بوده است؟
این پژوهش از نوع نظری است، با تکیه بر تحلیل کیفی محتوا. روش گردآوری دادهها کتابخانهای است که بر پایه مطالعه کتابها و مقالههای مرتبط به موضوع، با استفاده از شیوه یادداشتبرداری، دادههای موردنیاز را بدقت از منابع، استخراج و ارزیابی کرده است.
از میان اشعار بررسیشده، آنهایی که دارای رویکرد عارفانه بودهاند، استخراج گردید و براساس آن، مشخص شد که شاعران دفاع مقدس اغلب در شعر خود از تعالیم و اصطلاحات عرفانی بهره بردهاند، همچنین شاعران به عرفان عملی و نظری توجه داشته و موضعگیری متفاوتی در برخورد با عرفان اتخاذ کردهاند.
آنچه رهاورد این پژوهش است، قطعیت پیوند بین عرفان و مفاهیم آن با ادبیات دفاع مقدس (شعر) است و نیز، این نکته که تنوع دیدگاه و تنوع استعمال در ارتباط با عرفان، توام با شدت و ضعف، در اشعار شاعران مشاهده شده است.