گونه شناسی عروسک های روان آسا در فرهنگ های ایرانی
این پژوهش در جستوجوی شناخت عروسکهای آیینی روانآسا در ایران است. عروسکهایی گاه هراسناک یا نکوهیده که انسانها از طریق ساخت، بهکارگیری، یا تخریب آیینی آنها، تلاش در فروکاستن بار روانی خود، و برانگیختن حس دلسوزانه دارند. این نوشتار بهلحاظ هدف، در زمره پژوهشهای توسعهای قرار داشته و از نظر ماهیت، توصیفی تاریخی بهشمار میرود. جمعآوری اطلاعات به شیوه اسنادی و میدانی انجام شده و دادههای گردآوریشده از طریق فیشبرداری نظم یافتهاند. جامعه آماری پژوهش عروسکهای روانآسای ایران است که بهصورت هدفمند برگزیده شدهاند. موارد موردمطالعه را میتوان به دو گروه کلی برگرفته از تاریخ و خیالی تقسیم کرد. عروسکهای برگرفته از تاریخ به دو دسته قابل بخشبندی هستند: برگرفته از تاریخ ایران (همچون: احمدشاه، اوزونحسن، سلطان سلیم، و شاهکشان) و برگرفته از تاریخ اسلام (همچون: ابنملجم، ابودردا، و کولهمرجن). همچنین در میان عروسکهای خیالی میتوان به سه دسته عروسکهای برگرفته از موجودات اساطیری (همچون: خر دجال، زمستان، ملک جهنم، و ارواح طبیعت)، شخصیتهای ادبی (همچون: پتروشکا) و پیکرکهای مورداستفاده برای رفع نیازهای روزمره (همچون: چشمزخم، موکل، عروسکهای رفع خشکسالی، باران شدید، تنگدستی یا نازایی، بلاگردان عروس و همزاد کودک) اشاره کرد. استفاده از عروسک بهمنزله رونوشتی از دیگریای نیرومند یا جبار (همچون شاهان ستمگر یا غاصبان حکومتهای ملی)، یا نماد نیرویی فراطبیعی، روشی برای بیان سخنانی بوده که طبیعت، قدرت حاکمه، دین مستقر یا باورهای عمومی، امکان آن را از سازنده یا کنشگر میگرفته است. نابودی آیینی این عروسکها، به گلایه از طبیعت، فرونشانی خشم و آسودن از بار روانی منجر میشده است.