گفتمان تمامیت ارضی ایران در منابع تاریخنگاری دوره صفویه
حفظ تمامیت ارضی ازجمله آرمان های حیاتی هر حکومتی است. با روی کار آمدن خاندان صفویه در ایران، تمامیت ارضی کشور که تا پیش از آن مدعیان داخلی و خارجی به شدت آن را تهدید می کردند و در مخاطره بود، رنگ یکپارچگی به خود گرفت. حاکمان صفوی برای تقویت مبانی حاکمیتی خود نیازمند تعریف و قوام بخشی به عناصری بودند که ضمن تثبیت وحدت درونی، براساس داشتن ویژگی های مشترک، بر تمایزها و تفاوت های آنها با دیگر کشورها نیز تاکید کند. آنها نظام معنایی خود را با عناصری نظیر مذهب شیعه و ملیت ایرانی در خرده گفتمان های تابع خود القا کردند و در کنار آن، با برجسته سازی تفاوت ها در مذهب، ملیت، زبان، فرهنگ و... مفهوم «دیگری» را بازتعریف کردند و نحوه «بقا» و ماندگاری را با توجه به آن ارایه کردند.بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد است با در پیش گرفتن چارچوب نظری تحلیل گفتمان از منظر روث وداک (Ruth Wodak) و تمرکز بر دو محور اساسی «گفتمان خود در تقابل با دیگری» و «بقا»، گفتمان تمامیت ارضی ایران را در این دوران تحلیل کند و ویژگی های این گفتمان را بررسی کند. در پرتو رویکرد وداکی به این نتیجه می رسیم گزاره های «برجسته سازی خود و اغراق و بزرگ نمایی» درباره مولفه های گفتمان صفوی و نیز تحقیر و ممیزکردن عثمانی و ازبکان و گورکانیان به روشنی نشان دهنده آگاهی تاریخ نگاران عصر صفوی از تمایز با دیگران است تا این گونه گفتمان تمامیت خواهانه صفویه را قوام بخشند.
-
بررسی تحول گفتمانی نظم، انتظام و مسائل اجتماعی زنان و خانواده در مطبوعات دوره مشروطه و پهلوی (نمونه موردی: نشریه زبان زنان)
پریسا حاجی بابائی*، حسین مفتخری، ، میرهادی حسینی
نشریه پلیس زن، پاییز و زمستان 1401 -
بررسی جرائم اقتصادی در دوره ناصری (1264 تا 1313ق/1847 تا 1896م)
مریم منصوری، هادی بیاتی، محمدحسن رازنهان*
فصلنامه پژوهش های تاریخی، زمستان 1394