«جهت شدگی» در فارسی: مطالعه موردی «اندام واژه ها» بر اساس دستوری شدگی
براساس نظر هاینه گویشوران زبان با استفاده از منابع عینی مانند اندام واژه ها، طبیعت واژه ها و برخی افعال به رمزگذاری مفاهیم جهتی مانند بالا، پایین، جلو، عقب و... می پردازند. در این پژوهش، فرایند تحول منابع واژگانی به واژگانی که به مفاهیم جهتی دلالت دارند، جهت شدگی نامیده می شود. پژوهش حاضر به چگونگی رمزگذاری جهت های نسبی و استعاری با استفاده از منبع واژگانی اندام واژه ها و براساس آرای هاینه پرداخته است. برای تعیین ابعاد جهت شدگی، یا میزان تحولات معنایی، تصریفی- نحوی و آوایی منابع واژگانی به مقاصد جهتی، مطالعه حاضر از انگاره داوری و نغزگوی کهن بهره جسته است. برای جمع آوری داده ها نیز از کتب نظم و نثر، ضرب المثل، رمان، فرهنگ های واژگان، کتب فارسی ابتدایی و متوسطه، تارنماها و گفت وگوهای تلویزیونی و روزمره استفاده شده است. بازه زمانی داده ها شامل داده های فارسی نو متقدم (قرن 4 تا 13هجری) و فارسی نو امروز (قرن 13 تا امروز) است. نتایج نشان می دهد زبان فارسی از اندام واژه های سر، پا، چشم، قلب و... برای بیان جهت های نسبی و استعاری استفاده نموده و در نهایت این منابع واژگانی متحمل درجه دوم جهت شدگی گردیده اند
دستوری شدگی ، جهت شدگی ، جهت واژه ، اندام واژه ، زبان فارسی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.