مفاهیم گوناگون بلاغت و رویکردهای بلاغی معاصر
اصطلاح رتوریک Rhetoric که در دوره اسلامی »گفته می شود، دو مفهوم اصلی دارد: » بلاغت « به آننخستین تعریف، دریافت ارسطو از بلاغت است که بیشتر آن را با خطابه، فنون و ابزار مرتبط می سازد؛تعریف دیگر، مفهوم زیبایی شناختی یا ادبی است کهبلاغت را با شعر، فنون و روش های تخییل آفرینی پیوندمی دهد. در دوران معاصر براساس این دو رویکرد، 1گرایش در زمینه معنا و کارکرد بلاغت پدید آمد:رویکرد استدلالی منطقی فلسفی، رویکرد سبک شناختی ادبی شعریو در نهایت رویکرد گفتمانی نشانه شناختی متنی. دو رویکرد در نقطه مقابل هم قرار دارند؛ رویکردی، بلاغت را به سویعلم منطق می کشاند و رویکردی دیگر آن را به شعرمرتبط می کند؛ اما رویکرد سوم سعی دارد دامنه شمولاین علم را فراتر برد، به گونه ای که دو مفهوم پیشین رانیز شامل شود. در تاریخ بلاغت اسلامی نیز چنینرویکرد سه گانه ای نزد ناقدان و بلاغت نگاران اسلامیوجود داشت. پژوهش پیش رو با مطالعه توصیفی تحلیلی، به بررسی تطور هر یک از این سه رویکردحوزه علم بلاغت تا دوره معاصر می پردازد.