روش شناسی ترجمه «کنایه» در ترجمه های عربی بخشی از غزلیات حافظ به قلم ابراهیم الشواربی و عمر شبلی
یکی از مهمترین و زیباترین مباحث علم بیان، «کنایه» است که در نوشتههای ادبی همه ملل وجود دارد و یکی از راههای انتقال معناست. کنایه همچون انواع دیگر مجاز با زمینه فرهنگی کلام پیوند دارد و درک مقصود آن مستلزم آگاهی از بافت فرهنگی و اجتماعی، و آشنایی با آداب و رسوم و زمینههای آن تعبیر کنایی است. در این مقاله، تلاش شدهاست تا به روش پیکرهبنیاد و با استفاده از شیوه ارزیابی ترجمه میلدرد لارسن، به بررسی روشهای مورد استفاده دو مترجم عرب، ابراهیم الشواربی و عمر شبلی در بخش ترجمه کنایههای دیوان حافظ بپردازیم و تاثیر روشهای بهکار رفته در ترجمه کنایهها را بر بازنمایی هویت فرهنگی نشان دهیم. بدین منظور، کنایههای 20 غزل ابتدایی دیوان حافظ را به کمک سه شرح معتبر از دیوان حافظ مشخص شده، سپس تاثیر ترجمه کنایهها بر بازنمایی هویت فرهنگی در شعر حافظ تحلیل و بررسی میشود. نتایج نشان میدهد که هرچند مترجمان عربزبان سعی بر ارایه ترجمه درست و حذف نکردن غزلهای حافظ را در ترجمه داشتهاند، ولی در باب ترجمه کنایهها که وابسته به مفاهیم فرهنگی این شاعر است، توفیق زیادی نیافتهاند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.