تحلیل کیفیت سکونت براساس گونه بندی مجتمع های مسکونی (نمونه پژوهش: شهر تبریز)
افزایش روزافزون جمعیت شهری و نیاز به مسکن موجب جایگزینی مساکن چندخانواری نظیر مجتمعهای مسکونی با مساکن تکخانواری شده است. در این میان مسایلی چون بورس بازی زمین و رانتخواری، اولویت دادن به سهم کاربریهای انتفاعی نسبت به سهم کاربریهای غیرانتفاعی، نارسایی نظام برنامهریزی، دوگانگی اقتصادی و قطبهای رشد، کمبود زمین و افزایش قیمت زمین باعث کاهش کیفیت سکونت گردیده است.
سنجش کیفیت سکونت براساس گونهبندی مجتمعهای مسکونی شهر تبریز می باشد.
پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی به شیوه آمیخته میباشد، همچنین برای گردآوری دادههای پژوهش از مطالعات کتابخانهای و میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است؛ بهطوری که دادههای کمی با پرسشنامه پژوهشگرساخته گردآوری شد و برای تحلیلهای پژوهش نیز از آزمونهای آماری میانگین یکطرفه و رگرسیون استفاده شده است. جمعیت ساکن در مجتمعهای مسکونی فاتح (گونه محیطی؛ منطقه دو)، پردیس (گونه خطی؛ منطقه یک)، فجر (گونه پراکنده؛ منطقه سه)، چمران (گونه محیطی؛ منطقه چهار)، گلپارک (گونه خطی؛ منطقه یک)، ستارخان (گونه پراکنده؛ منطقه چهار)، زمرد (گونه متمرکز؛ منطقه سه)، ایرداک (گونه ابربلوک؛ منطقه یک)، طاووس (گونه ابربلوک؛ منطقه چهار) و سپیدار (گونه متمرکز؛ منطقه سه)، 13873 (نفر) و با استناد به رابطه کوکران باسطح اطمینان 95 درصد و میزان دقت 7 درصد، حجم نمونه حدود 150 نفر برآورد شد.
تحلیل مدل مسیر نشان داد که میزان تاثیر گونه متمرکز بر کیفیت سکونت بیشتر از سایر گونهها میباشد. با توجه به ضرایب بتا کیفیت زمینهای در گونه محیطی، کیفیت اجتماعی در گونه خطی و گونه پراکنده، کیفیت عملکردی در گونه ابربلوک و کیفیت کالبدی در گونه متمرکز بیشترین میزان تاثیر را بر کیفیت مجتمعهای مسکونی دارند و نیز میزان رضایتمندی از کیفیت واحدهای مسکونی در گونه ابربلوک بیشتر از سایر گونهها میباشد که لزوم توجه به آنها از سوی مسیولین بسیار مهم جلوه مینماید.