ردیات ملا محمد حسن هردنگی بر شبهات موجود در بحث اثبات اعاده معدوم در بحت معاد
اعاده معدوم از مباحث مهم و جنجال برانگیز کلام، فلسفه و عرفان اسلامی است. متکلمان درباره معاد جسمانی و فیلسوفان در مسیر بیان احکام وجود و عارفان در ارتباط با ظهور و تجلی الهی به بحث از آن پرداخته اند. بعضی از متکلمین بلکه اکثر ایشان قایلند به جواز اعاده معدوم؛ جمعی دیگر از ایشان و کل حکما قایل اند به عدم جواز اعاده معدوم. حرف در اعاده معدوم است با جمیع عوارض و مشخصات، حتی با ازمنه و امکنه. شاید برای اولین بار به مناسبت معاد که اصلی از اصول دین است، متکلمین بحث اعاده معدوم را طرح کردند. همچنین شبهه آکل و ماکول با توجه به قاعده اعاده معدوم یکی از قدیمی ترین اشکالاتی است که در باره معاد جسمانی مطرح شده و بعضی از متاخرین شبهه را تقریر اقوی کرده اند بدین سبب که به این طریق که کسی کسی را بخورد بالتمام، و بدن ماکول مستحال شود در بدن آکل، به نطفه، و از آن نطفه تکون فرزندی شود و بزرگ شده و مکلف شد. بعد ذلک، در حشر اگر ماکول حشر شود، پس این مکلف حشر نشده است؛ و اگر این مکلف را که اجزاء اصیله بدن او بدن ماکول است حشر کنند، ماکول حشر نشده، و هرگاه عموم حشر مکلفین صورت نگرفت و باطل شد، پس مطلق حشر باطل شد؛ زیرا که حکم عقل قابل تخصیص نیست. هرکس قایل به حشر شده به عموم در مکلفین قایل است و سبب تولید برخی از اندیشه های نادرست در این بحث شده اند. همچنین قایلین نیز به استناد قاعده امکان به جواز اعاده معدوم، رای می دهند. لذا این مقاله ضمن بیانی از شبهات وابسته به معاد، ردیات و پاسخهای لازم را از دیدگاه ملا محمد حسن هردنگی و مطالب برداشت شده از کتاب تاملات کلامیه وی بررسی و نقد کرده و به آنها پاسخ می دهد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.