سنجش سیاست های سه گانه پیاده مداری در بافت تاریخی ارومیه از منظر نحوه و میزان تفکیک حرکت سواره و پیاده
از جمله مفاهیم اساسی در زمینه شهرسازی که از دهه 1960 به صورت جدی در شهرها مورد توجه قرار گرفت، اولویت بخشی به عابرپیاده از طریق پیاده مدار کردن، اصلاح هندسی به وسیله آرام سازی معابر و یا کاهش حرکت سواره به روش ها و شیوه های متعدد هم چون یک طرفه کردن مسیرهای سواره بود. در کشور ما نیز این اقدامات در شهرهای مختلف گاه با موفقیت و گاه با شکست مواجه بوده است؛ تا جایی که برخی مسیرها به حالت ابتدایی خود بازگشته و مجددا به روی سواره ها باز شده اند. از این روی، هدف پژوهش حاضر، ارزیابی سیاست های سه گانه نحوه و میزان تفکیک سواره و پیاده (وونرف، یک طرفه سازی سواره، پیاده راه سازی) در بافت تاریخی ارومیه است. این مهم از طریق سنجش معیارها و شاخص های معتبر با آن چه که در خیابان خیام شهر ارومیه به اجرا درآمده است، صورت می گیرد و درنهایت نواقص و نقاط ضعف اقدامات، تبیین و معرفی می شود.
روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و میدانی است. تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش با استفاده از روش تاپسیس انجام شده است.
براساس نتایج به دست آمده، مشخص شده است که سیاست پیاده مدارکردن (وونرف) با شاخص اولویت 985/0 گزینه بهتری نسبت به تبدیل خیابان به پیاده راه و ممنوعیت عبور و مرور سواره با شاخص اولویت 453/0 و یا یک طرفه کردن عبور و مرور سواره با شاخص اولویت 306/0 است. بر این اساس می توان گفت که با ایجاد تعادل بین عبور و مرور سواره و پیاده و تلاش برای کاهش وابستگی به اتومبیل می توان به رضایت عمومی بالاتری دست یافت.
نتایج این مقاله می تواند راهنمایی برای آگاهی از نحوه و میزان تفکیک مسیرهای سواره و پیاده در بافت های تاریخی و مسئله دار از منظر ترافیکی مورد استفاده قرار گیرد و از هزینه کرد یا اجرای طرح های ناموفق در آینده این چنین بافت ها، جلوگیری کند.
-
سالمندان در محله: کیفیت های فضایی - اجتماعی موثر بر تعاملات اجتماعی سالمندان
بختیار بهرامی*، علی راستکار، ، نیلا قزوینه
نشریه معماری و شهرسازی ایران، بهار و تابستان 1403 -
بررسی نظری مفهوم دلپذیری در مقیاس مطالعات فضای شهری با کمک روش تحلیل محتوا (نمونه منتخب: مطالعات بازه زمانی 1998-2020)
*، محمدرضا پورجعفر
نشریه دانش شهرسازی، بهار 1401