بررسی مقایسه ای زندگی پس از مرگ از نگاه سیدمرتضی و جان هیک
جسم انگاران مسلمان و مسیحی سعی در تبیین جسمانی از آموزه معاد دارند. در نگاه نخست، پنداشته می شود که یگانه انگاری انسان و تبیین جسم انگارانه از معاد، مسیری مشابه و نزدیک به هم را در اسلام و مسیحیت طی کرده است. از این رو با بررسی آثار سیدمرتضی و جان هیک به عنوان دو الهی دان تاثیرگذار در اسلام و مسیحیت، این مساله مورد بررسی قرار می گیرد. نتیجه آن که، هرچند هر دو با تکیه بر منبع معرفتی عقل به اثبات امکان معاد پرداخته اند؛ اما تفاوت در زمینه های گرایش به جسم انگاری سبب شد سیدمرتضی از جسم انگاری معاد به یگانه انگاری انسان برسد و جان هیک از یگانه انگاری انسان به جسم انگاری معاد کشیده می شود.برهان هیک در اثبات امکان معاد به خاطر دربرگرفتن همه افراد بشر بر برهان سیدمرتضی برتری دارد.هر دو اندیشمند در تبیین حقیقت انسان و معیار این همانی با وجود بعد زمانی، نزدیک به هم قدم برداشته ؛ اما در تبیین معادجسمانی متفاوت عمل می کنند. از نظر سازگاری درونی دیدگاه ها، سیدمرتضی سعی در سازگاری دیدگاهش با آموزه های دینی مانند برزخ و عذاب جاودانه دارد؛ در حالیکه هیک هر کجا آموزه های دینی مخالف دیدگاهش باشد را مردود می خواند.
فیزیکالیسم ، جاودانگی ، تحقیق پذیری اخروی ، نظریه بدل ، سید مرتضی ، جان هیک
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.